برای ظهور باید قدرتمند شد و لحظه ای دست از تلاش نباید کشید ماه را باید تماشا کرد و رفت | ۱۳۹۹/۱۱/۲۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۳۰

خدایا ما به تو پناه می بریم که ابر قدرت هستی، می باشی و برائت می جوییم از جعفر گلابی ها... 

ماه را باید تماشا کرد و رفت 

خدایا فریاد خود را به درگاه تو می آوریم که از بندگان غافلت جان به لب شده ایم.

خدایا بندگان غافل تو چنین می گویند : 

 آمریکا قدرت بیشتری دارد، پس این ماییم که باید امتیاز بدهیم!

خدایا ما به تو پناه می بریم که ابر قدرت هستی، می باشی و برائت می جوییم از جعفر گلابی ها... 

روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «جعفر گلابی» فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: «روشن است که دولت جدید آمریکا نمی‌خواهد فشار حداکثری ترامپ را بدون گرفتن امتیاز مهمی از تهران بردارد و ایران هم حق خود می‌داند که تنها در صورتی به مفاد برجام بازگردد که تحریم‌ها لغو شوند. با چنین شرایطی آیا یک بن‌بست ایجاد شده است؟ آیا با رسیدن به روز سوم اسفندماه که ضرب‌الاجل ایران برای تعلیق پروتکل الحاقی است وارد دور جدیدی از تنش‌ها میان جمهوری اسلامی و غرب خواهیم شد؟ پاسخ به سوال فوق البته به توازن قوا میان دوسوی ماجرا بازمی‌گردد، ایران تا کی می‌تواند تحریم‌های همه‌جانبه را تحمل کند و حتی خطر افزایش آنها و بازگشت پرونده هسته‌ای به شورای امنیت سازمان ملل را بپذیرد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آنچه در میدان سیاست حرف آخر را می‌زند توازن قدرت است ولاغیر! اینک هر دو طرف در حال آزمودن اراده دیگری هستند ولی باید توجه داشت که همین حالت التهاب و شکنندگی به نفع ایران نیست و احتمالا علاوه بر مشکلات سیاسی، خسارات اقتصادی را نیز به دنبال داشته باشد. تاکنون بارها روشن شده است که ورود ابتدایی به چنین عرصه‌های نفسگیر و مطالبه پیروزی صددرصدی نه شدنی است و نه بی‌هزینه است».

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: /  همه این اقدامات قابل بازگشت هستند و مسیر دیپلماسی همچنان باز است!

ماه را باید تماشا کرد و رفت 

بیهوده امام(ره) به آمریکا لقب شیطان بزرگ را نداده بودند، این آقا هم دروغ می گوید و آمریکا به دنبال یک روزنه ای ست  تا به ایران از آن روزنه ضربه وارد کند.

احمق ها فکر می کنند در تحریم ها سپاه تضعیف می شود در صورتیکه سپاه پاسداران ایران بودجه اش را خودش تأمین می کند و قدرت مالی سپاه پابرجا و تحریم ها کوچکترین صدمه ای به روند پیشرفت سپاه وارد نکرده و نخواهد کرد. 

تحریم ها مردم ایران را هدف قرار داده است و این را تاریخ در دل خود ثبت خواهد کرد که حکومت آمریکا با تحریم های غیر قانونی خود علیه ملت ایران  بدتر از قوم مغول عمل کرده است ، این جنایتکاران اجازه نداده اند از پول های بلوکه شده برای خرید واکسن استفاده شود

مردم ایران مردم هوشمندی هستند و این جنایت آمریکا را نه تنها فراموش نخواهند کرد بلکه برای مبارزه با جرثومگان فساد و جنایت و تباهی قوی تر از گذشته در کنار حکومت پاک و الهی خود خواهند ایستاد و از آن محافظت خواهند کرد. 

آنان فکر می کنند که اگر ما به مرحله ی خاصی از دانش اتمی دست یازیم و آمریکا بگوید تحریم ها را بر خواهیم داشت ایران با آنان کنار خواهد آمد که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می گوید :

خبر خوب این است که همه این اقدامات قابل بازگشت هستند و مسیر دیپلماسی همچنان باز است. 

این یک خیال باطل است، آنان باید به ملت ایران خسارت بدهند و اینجا دیگر دولت هیچ کاره است و مجلس شورای اسلامی ست که به فرمان رهبر خردمند تصمیم می گیرد  یعنی مردم  و امام هستند  که تصمیم خواهند گرفت که با چه شرایطی  ایران  دست از فعالیت های هسته ای بردارد. 

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: از تهدیدهای ایران درباره توقف پروتکل الحاقی مطلعیم / خوشبختانه همه این اقدامات قابل بازگشت هستند و مسیر دیپلماسی همچنان باز است

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت که "از تهدیدهای ایران مبنی بر توقف اجرای پروتکل الحاقی مطلع هستیم" وی افزود: خبر خوب این است که همه این اقدامات قابل بازگشت هستند و مسیر دیپلماسی همچنان باز است.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

تسنیم: سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با بیان اینکه "از تهدیدهای ایران مبنی بر توقف اجرای پروتکل الحاقی مطلع هستیم"، تاکید کرد: می‌خواهیم از این توافق فراتر برویم و آن را تقویت کنیم و مدتش را افزایش دهیم.

ند پرایس سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در نشست خبری گفت: این اقدام ایران در ادامه گام‌هایی است که این کشور در مسیر نقض تعهدات هسته‌ای خود برداشته است.

 

وی افزود: خبر خوب این است که همه این اقدامات قابل بازگشت هستند و مسیر دیپلماسی همچنان باز است.

پرایس ادامه داد: ایران باید همکاری به‌موقع و کاملی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داشته باشد.

سحنگوی وزارت خارجه آمریکا مدعی شد: اقدامات ایران نه‌تنها باعث نگرانی ایالات متحده و متحدانش شده است، بلکه همه جهان را نگران کرده است.

وی گفت: پیشنهادی که شما بارها از این تریبون، از زبان وزیر امور خارجه و از زبان رئیس‌جمهور ایالات متحده شنیده‌اید، همچنان پابرجاست؛ اگر ایران به اجرای کامل تعهداتش در برجام بازگردد، ما نیز همین کار را خواهیم کرد.

پرایس افزود: همان‌طور که قبلاً هم گفته‌ام، برجام برای ما یک کف است نه یک سقف. ما می‌خواهیم از این توافق فراتر برویم و آن را تقویت کنیم و مدتش را افزایش دهیم.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ادامه داد: رویکرد ما در قبال ایران و چالش‌های دیگری که با آن مواجه هستیم این است که باید متحدانمان را با خود همراه کنیم.

 

به روزگار بلا صبر می کند طارق

آنچه در این 41 سال انقلاب اسلامی بنده از آمریکا فهمیده ام این است که کثیف ترین حکومت و پست ترین رفتارها را آمریکا صرفا  برای چپاول ثروت ملل محروم و مظلوم جهان  داشته است.

آمریکا باید تغییر کند و تغییر آن ممکن نیست مگر  حکومت فعلی آمریکا نابود شود مانند شوروی سابق که رفت این نوع حکومت هم باید برود و مرگ بر آمریکا در حقیقت مرگ بر این نوع حکومتی ست که صهیونیست ها در پیدایش آن سهم بزرگی داشته اند.

دو حزب جمهوری خواه و دموکرات دوبال پرنده شوم سیاست آمریکاست، آنان در پس پرده یک هدف را دنبال می کنند و آن چپاول ملل مظلوم و ضعیف جهان است.

این حکومت و این نوع  روند سیاسی در آمریکا باید محو و نابود شود و "جانِ" قدرتمند رهبر عزیزمان این نوید را اخیرا داده اند که آمریکا محو خواهد شد و منظور از آمریکا حکومت جابرانه ی آن است. 

خداوند سبحان به ستمکاران  مهلت می دهد تا مگر توبه کنند و اگر به جنایات خود ادامه دادند قطعا نابودشان خواهد کرد، خدا از کار ستمکاران بی خبر نیست و مدام انان را رصد می کند. 

 وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الأَبْصَارُ

(خیال نکن که خدا از کارهای ستمگران بی خبر است.) سوره ی ابراهیم، آیه ی۴۲

صهیونیستها وقتی بروند مردم آمریکا هم از شر حکومت فعلی آمریکا نجات خواهند یافت و این رفتن حتمی و آن هم با شدت عملی باور نکردنی ست.

 عِبادًا لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ.

روزگار بلاست، و ما باید در این روزگار بلا صبور بوده و صبر پیشه کنیم و سختی ها را به جان و دل خریده تا فرصت غلبه بر دشمن فرا رسد. 

به روزگار بلا صبر می کند طارق

که صبر در دل خود کودکِ ظفر دارد 

طارق خراسانی

پیام قاطع رهبر انقلاب به آمریکایی ها درباره برجام /حرف فایده ندارد، فقط عمل

 

پیام قاطع رهبر انقلاب به آمریکایی ها درباره برجام /حرف فایده ندارد، فقط عمل

رهبر انقلاب درباره برجام خطاب به طرف اروپایی و آمریکایی فرمودند: عمل ببینیم ما هم به تعهداتمان عمل خواهیم کرد این بار جمهوری اسلامی ایران با حرف قانع نخواهد شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رهبر انقلاب امروز به مناسبت واقعه ۲۹ بهمن در سخنرانی خود به صورت ویدئو کنفرانس به موضوع برجام نیز اشاره کردند و فرمودند: درباره برجام بارها صحبت کردم و سیاست های نظام را گفته‌ام؛ این بار هم می‌گویم ما حرف و وعده خوب خیلی شنیده ایم که در عمل نقض شده است؛ حرف فایده ندارد و فقط عمل مهم است. عمل ببینیم ما هم به تعهداتمان عمل خواهیم کرد این بار جمهوری اسلامی ایران با حرف قانع نخواهد شد.

واکنش رئیس‌جمهور عراق به حمله علیه اربیل

ماه را باید تماشا کرد و رفت 

بنده از رییس جمهور عراق  سئوال می کنم آیا حمله به پایگاه آمریکایی های تروریست یک عمل تروریستی ست یا ترور سرداران اسلام  توسط ارتش تروریست آمریکا؟

آیا شما وقتی رهبران نظامی ایران و حشد الشعبی در عراق توسط ارتش تروریست آمریکا ترور شدند آن عمل را تقبیح کرده اید یا خیر؟

واکنش رئیس‌جمهور عراق به حمله علیه اربیل

اربیل

رئیس‌جمهور و رئیس پارلمان عراق با تروریستی خواندن عملیات راکتی علیه پایگاه نظامی آمریکا در اربیل، خواستار افزیش تلاش‌ها برای مقابله با اینگونه اقدامات و عاملان آن شدند.

به گزارش مشرق، «برهم صالح» رئیس‌جمهور عراق بامداد سه‌شنبه به حمله راکتی علیه پایگاه نظامیان آمریکایی در اربیل واکنش نشان داد.

صالح در صفحه توئیتر خود نوشت: «هدف قرار دادن اربیل، که منجر به تلفات شد، نمایانگر تنش‌زایی خطرناک و اقدام تروریستی مجرمانه است که تلاش‌های ما برای حفاظت از امنیت کشورمان و ایمنی شهروندان را هدف قرار داده است».

بیشتر بخوانید:

عملیات اربیل؛ زخمی شدن یک نظامی و نابودی دو هواپیمای آمریکایی

وی در ادامه توضیح داد: «ما چاره‌ای نداریم جز اینکه تلاش‌هایمان برای ریشه‌کن کردن نیروهای تروریسم و اقدامات برای به آشوب کشاندن کشور را به‌شدت تقویت کنیم».

رئیس‌جمهور عراق در پایان این اظهارات تهدیدآمیز خود، افزود: «این نبرد دولت و حاکمیت با تروریسم و بی‌قانونی است».

«محمد الحلبوسی» رئیس پارلمان عراق نیز با تروریستی خواندن عملیات راکتی علیه پایگاه اشغالگران آمریکایی در اربیل، آن را محکوم کرد.

الحلبوسی نیز در صفحه توئیتر خود نوشت: «ما حمله تروریستی که اربیلِ امن را هدف گرفت، محکوم می‌کنیم. این اقدام تروریستی مجرمانه نمایانگر تنش‌زایی خطرناک و هدف قرار داده شدن امنیت کشور است».

وی ادامه داد: «همه باید برای حفظ ثبات و حاکمیت عراق همکاری کرده و مجازات حداکثری بر هرکسی که به امنیت وطن و شهروندانمان دست‌اندازی می‌کند، اعمال شود».

بیشتر بخوانید:

بیانیه اقلیم کردستان عراق درباره حمله راکتی اربیل

«مسرور بارزانی» نخست‌وزیر منطقه کردستان عراق نیز از تماس تلفنی خود با «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا درباره این حمله خبر داد.

بارزانی در صفحه توئیتر خود نوشت که در تماس تلفنی با بلینکن، برای همکاری نزدیک جهت تحقیق برای شناسایی عاملان این حمله توافق کرده است.

پیش از این، گروه عراقی تازه تأسیس «سرایا اولیاء الدم» با بیان اینکه اشغالگران آمریکایی در هیچ جای عراق امنیت نخواهند داشت، مسئولیت حمله به اربیل را برعهده گرفت.

این گروه توضیح داد که با ۲۴ فروند موشک، پایگاه نظامیان آمریکایی در اربیل را هدف قرار داده و وعده داد که عملیات‌های بیشتری علیه اشغالگران آمریکایی حاضر در منطقه کردستان عراق انجام خواهد شد.

شامگاه دوشنبه بود که منابع خبری گزارش دادند که فرودگاه بین‌المللی اربیل و یک پایگاه آمریکا در این فرودگاه هدف حمله راکتی قرار گرفته است.

خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از منابع امنیتی گزارش داد، راکت‌ها یک پایگاه را که نیروهای تحت فرمان آمریکا در آن مستقر هستند، هدف قرار داده‌اند.

شبکه الجزیره به نقل از خبرنگار خود در عراق نوشت که آژیرهای خطر در کنسولگری آمریکا پس از هدف قرار گرفتن فرودگاه به صدا درآمده‌اند.

سخنگوی ائتلاف آمریکایی در عراق خبر داد که در جریان حمله راکتی به پایگاه آمریکا در اربیل، یک نظامی آمریکایی مجروح شد.

سخن سحرگاهی

اقای بایدن و اصولا سیاستمداران آمریکایی از عرفان شرق بی خبرند، لذا گفتار ما را نفهمیده و جدی نمی گیرند.

بین آمریکا و ایران عاقبت الامر جنگی صورت خواهد پذیرفت و پیروز میدان آمریکا نخواهد بود.

ایران شاید از جنگ بهره ای آنچنانی نبرد ولی کشورهایی مانند روَسیه و چین نهایت سود را از این جنگ خواهند برد و آمریکا سرشکسته و بی آبرو به خانه بازخواهد گشت.

بهترین راه صلح و آشتی ست و گرنه آمریکا منافع خود را در خاورمیانه از دست خواهد داد. 

هدیه رهبر انقلاب به خانواده دارای فرزند سه قلو

 

سه قلوی تبریزی

مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) آذربایجان شرقی از تحویل هدایای رهبر معظم انقلاب به خانواده دارای فرزند سه قلوی تبریزی خبر داد.

به گزارش مشرق؛ کلامی مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) آذربایجان شرقی از تحویل هدایای رهبر معظم انقلاب به خانواده دارای فرزند سه قلوی تبریزی خبر داد و گفت:این هدایا شامل چهار سکه بهار آزادی از سوی دفتر مقام معظم رهبری بود.

او گفت: این نهاد در برنامه‌های حمایتی خود از خانواده‌های دارای فرزند چند قلو در قالب خدمات گوناگون و متنوع حمایت می‌کند.

کلامی با اشاره به حمایت کمیته امداد از خانواده‌های دارای فرزندان چند قلو گفت: حمایت از این خانواده‌ها در قالب وام و تامین اقلام ضروری صورت می‌پذیرد و علاوه بر هدایای دفتر رهبر انقلاب، وام خرید مسکن و کمک معیشت بلاعوض نیز به این خانواده‌های مددجو پرداخت می‌شود.

او گفت: خانواده‌های مددجوی دارای چندقلو نیازمند مراقبت و حمایت بیشتر هستند، تا به دلیل نداشتن تمکن مالی دچار مشکلات در امور نگهداری و مخارج زندگی فرزندان خود نشوند.

مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) آذربایجان شرقی افزود: با توجه به سیاست‌های جمعیتی ابلاغی مقام معظم رهبری برای ترغیب خانواده‌ها به فرزندآوری، رسیدگی به امور این خانواده‌ها و ارائه خدمات به آن‌ها در دستور کار قرار گرفته است.

آقای رحیم پور ازغدی عزیز شما  پرچمدار فرهنگ معرفتی انقلاب اسلامی بوده و هستید

ماه را باید تماشا کرد و رفت 

ایران در عصر انقلاب اسلامی ایرانِ بزرگمردان و زنان مسلمان و مرکز فرهنگ چگونه زیستن و چگونه مردن است، انقلاب با شهادت توأم شد تا ماندگار شود. 

و آقای رحیم پور ازغدی عزیز شما خود همانند شهدای بزرگ ما جانفشانی ها کرده اید و پرچمدار فرهنگ معرفتی انقلاب اسلامی بوده و هستید خداوند شما را برای انقلاب اسلامی حفظ فرماید 

رحیم پور ازغدی: رهبری فرمودند در نماز شهید سلیمانی صدای گریه مردم پشت سرم را شنیدم

سیاسی،  ۲۷ بهمن ۱۳۹۹

استاد رحیم پور ازغدی در گفتگو با نشریه مسیر khamenei.ir گفت: رهبر انقلاب فرمودند در نمازی که بر شهیدسلیمانی داشتم می‌خواندم، صدای گریه مردم را از پشت سر شنیدم که چه جور اشک می‌ریزند و گریه می‌کنند.

رحیم پور ازغدی: رهبری فرمودند در نماز شهید سلیمانی صدای گریه مردم پشت سرم را شنیدم

به گزارش الف، بیست‌و‌هفتم دی‌ماه ۱۳۹۸ در حالی‌که دو هفته از شهادت سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی می‌گذشت، رهبر انقلاب در نماز جمعه تهران حاضر شدند تا با مردمی که داغدار سردارشان بودند، سخن بگویند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه‌های این مراسم باشکوه از «مکتب حاج‌قاسم» سخن گفتند و روزهای حضور کم‌نظیر مردم در تشییع این شهید عزیز را یوم‌الله خواندند. از استاد حسن رحیم‌پور ازغدی درباره ویژگی‌های مکتب حاج‌قاسم پرسیدیم و از او خواستیم تا این حضور مردمی را از منظر مبانی انقلاب اسلامی تحلیل کند.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن این گفتگو را که از مطالب ویژه‌نامه مجازی «مسیر؛ شهید پیروز» است، منتشر می‌کند.

چرا رهبر انقلاب از شهید سلیمانی به‌عنوان مکتب نام بردند؟ درواقع نسبت بین فرد، مکتب، شاخص‌ها و ستون فقرات با این مکتب چیست؟

تعبیر مکتب در برابر فرد چند نکته دارد. اولاً این بحث گرچه به‌طور مصداقی متمرکز و معطوف به شخص یا اشخاص خاصی است، ولی همیشه الگوهایی برتر از بقیه دیده می‌شوند و خداوند آنها را پیش چشم نسل‌ها قرار می‌دهد؛ چون غالب توجه به ارزش‌های انتزاعی و غیرمجسم برایمان سخت است، ولی وقتی الگو داشته باشیم درک آنها برایمان راحت‌تر می‌شود. اشخاصی تبدیل به الگو می‌شوند که به‌لحاظ اخلاقی، علمی، عملی، خدمات اجتماعی، فداکاری، خودسوزی در راه حق و خدمت به خلق بدون توقع مادی خدمت کنند؛ بنابراین خود شخص موضوعیت ندارد.

اصلاً این‌جور اشخاص اگر برای خود موضوعیت قائل بودند و خود را هدف می‌دانستند، الگو نمی‌شدند. به تعبیر حضرت امام که می‌گفت بگویید مکتب من، نگویید من؛ کسانی که محبوب مردم و جامعه دینی می‌شوند و تبدیل به الگو و قدیس می‌شوند و خواسته یا ناخواسته برایشان اشک می‌ریزند و به یادشان هستند، وجه ممیز و اصلی‌شان این است که گفتند مکتب من، نگفتند من. وقتی رهبر انقلاب تعبیر به مکتب سلیمانی می‌کنند، منظورشان صرفاً دعوت به شخص‌پرستی، حتی قهرمان‌پرستی نیست. ارزش چنین اشخاصی به این است که فانی در مکتب‌اند. درواقع این همان مکتب انبیا و توحید و همان مکتبی است که امام در این عصر احیا کرد و امثال سلیمانی محصول و فارغ‌التحصیل این مکتب‌اند.

بنابراین، مکتب سلیمانی مکتبی است که سلیمانی را ساخت، نه مکتبی که سلیمانی ساخته باشد. ایشان چنین ادعایی نداشت و چنین آدم‌هایی هیچ‌وقت نگفتند من، بلکه همیشه گفتند مکتب من. این نکته مرز مشخصی بین دیدگاه ما با دیدگاه‌های شخص‌پرستی و شخص‌محوری است. در نگاه توحیدی، هر شخصی در محضر خداوند و نسبتش با حق و توحید و عدالت هیچ است. آنها که واقعاً باور داشتند هیچ‌کس‌اند، همه‌کس‌اند؛ چون به خداوند تکیه می‌کنند و قوی، زیبا و دوست‌داشتنی می‌شوند. آنها آگاه می‌شوند؛ چون به علم، قدرت و جمال مطلق وصل می‌شوند و هرکس هرمقداری وصل بشود، همان مقدار جمال و قدرت و علم در او متجلی می‌شود و یک مرتبه همه دوستش دارند. بسیاری از کسانی که برای شهید سلیمانی اشک ریختند و بزرگ‌ترین تشییع جنازه دنیا را راه انداختند، خیلی‌هایشان نمی‌دانستند چرا این‌جور اشک می‌ریزند. این نقبی است از فطرت به فطرت‌ها و این راه دل است.

بعضی‌ها بیشتر به عظمت شهید سلیمانی پی بردند، ولی من این تشییع و اشک‌ها و علاقه مردم را که دیدم، بیش از او، بیشتر به عظمت مردم‌مان پی بردم. هیچ‌کس چنین وضعیتی را تصور نمی‌کرد. این نشان می‌دهد مردم ما چقدر جوهرشناس و آدم‌شناس‌اند و معیارهای واقعی‌شان چیست.

اما چرا شهید سلیمانی با این‌که یک فرد بسیار متشخص، کم‌نظیر، انسان بزرگ و شریفی بود، ولی نباید به‌عنوان یک فرد به او اصالت داد. قرآن کریم در مورد پیامبر می‌فرماید: «مَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُل»؛ محمد هم که انسان کامل و بزرگ‌ترین واسطه خدا و خلق است، هیچ استقلالی از خدا ندارد و در برابرش هیچ‌کس است، اما در برابر ما همه‌کس است، چون در برابر خدا هیچ‌کس است. قرآن می‌فرماید محمد مرکز نیست و قبل از او هم پیامبرانی آمدند. اسلام محمدیزم نیست. تشیع علوی‌گری، علی‌گری و علی‌پرستی نیست. این نکته را در جواب کسانی عرض می‌کنم که می‌گویند ما هر چندوقت یک قدیس و قهرمان درست می‌کنیم. نه ما درست نکردیم، بلکه خدا درست می‌کند و خودشان تلاش کردند و به این مقام می‌رسند.

البته ما قهرمان داریم. بعد از انقلاب، در دوره جنگ، شهدا، مجاهدین، اولیاء و صالحان زیادی دیدیم که با دیدن آنها فهمیدیم مؤمنین صدر اسلام که در قرآن و روایات آمده‌اند، چه جور آدم‌هایی بودند. بخشی از آنها در ذهن‌ها اسطوره بودند، ولی ما در چهل سال گذشته از این اسطوره‌ها دیدیم. بنابراین معیار مکتب سلیمانی است که شهید سلیمانی یکی از آثار این مکتب است.

ثانیاً، مردم مکتب‌شناس و سلیمانی‌شناس‌اند، وگرنه ممکن است این‌جور آدم‌ها باشند، ولی مردمی باشند که اصلاً قدر و ارزش‌شان را ندانند؛ اما این مردم ارزش این آدم‌ها را می‌فهمند.

ثالثاً کسانی هم هستند که قهرمان‌سازی و قهرمان‌پرستی می‌کنند، ولی این قهرمان‌ها ارزش قهرمان‌بودن ندارند و پوک و توخالی‌اند. انواع و اقسام آدم‌هایی که به‌لحاظ علم، عمل، اخلاق و سبک زندگی‌شان به‌هیچ‌وجه صلاحیتی ندارند که الگوی ما باشند، ولی مشهورند. درواقع سلبریتی‌سازی که در غرب و شرق عالم می‌شود. یک مرزی هم بین آدم‌های معمولی که فقط تخصص و تکنیک مشهورشدن را بلدند با کسانی مثل سلیمانی هست. هزاران نفر از این چهره‌ها، هزار بار هم بمیرند، هرگز چنین جمعیتی با اخلاص و با اشک‌ریختن در تشییع جنازه‌شان نمی‌آیند. این تفاوت امام و الگوبودن و مکتبی‌بودن با سلبریتی‌بودن و قهرمان قلابی‌بودن است.

شما بعد از شهادت حاج‌قاسم و آن تشییع عظیم میلیونی، در دیداری با رهبر انقلاب حضور داشتید. ایشان درباره این حادثه و حضور مردمی چه فرمودند؟

مضمون فرمایش ایشان این بود که: این قضیه عادی نبود. تشییع‌هایی که با آن جمعیت در شهرهای مختلف شد، با این وضعیت و مشکلات اقتصاد برجامی و گرفتاری‌ها، توجیه عادی و مادی نداشت. ایشان به تعبیری فرمودند این تشییع کاملاً امر و نمایش الهی بود و علت اصلی‌اش هم اخلاص، توحید و جهاد دائمی شهید بود و خدا خواست. خدا می‌خواهد اینها الگو بشوند. خداوند کسانی را از بین صالحین انتخاب می‌کند که در عمل صلاحیتشان را نشان دادند و تبدیل به الگو می‌کند. با این‌که معصوم نیستند و در ظاهر تحصیلات و تخصص فوق‌العاده دانشگاهی و حوزوی ندارند و از بقیه برجسته‌تر نیستند، اما در انسانیت قله‌اند. خداوند می‌خواهد بعضی‌ها را این‌جوری مطرح و در قلب‌ها وارد کند. فقط هم مختص ایران نیست. همه‌جا این‌طور است. در چند ایالت آمریکا تظاهرات کردند و تصاویر شهید سلیمانی در دست معترضان آمریکایی بود و می‌گفتند رئیس‌جمهور آمریکا تروریست است، نه فرمانده سپاه قدس که رهبر جنبش آزادی‌بخش است.

سال گذشته شنیدم در هند نزدیک به پانصد ششصد مجلس عزا و یادبود برای شهید سلیمانی گرفتند. این عادی نیست. یادم هست رهبر انقلاب فرمودند این مساله، اصلاً طبیعی و مادی نیست و من این را یک عنایت الهی برای ملت، انقلاب، شهید سلیمانی و سایر شهدایی که در گمنامی شهید می‌شوند، می‌دانم. این را هم دوستان بدانند ما ده‌ها قاسم سلیمانی در جبهه‌ها و کشورهای مختلف داریم که مشغول مبارزه و دفاع هستند و هر روز شهید می‌شوند و فدای ملت‌ها و مستضعفین جهان می‌شوند و کسی هم اسمشان را نمی‌داند. همان‌طور که تا چند سال پیش شهید سلیمانی را جز افراد خاص، اغلب مردم نمی‌شناختند. ایشان فرمودند در نمازی که بر شهدا داشتم می‌خواندم، صدای گریه مردم را از پشت سر شنیدم که چه جور اشک می‌ریزند و گریه می‌کنند. این گریه‌ها، گریه‌های عادی و برنامه‌ریزی‌شده نیست و غیرطبیعی و دست خداست. من عقیده دارم و به ایشان هم عرض کردم دشمن قطعاً گیج شد و ما هم گیج شدیم و توقع چنین چیزی را نداشتیم و مردم هم گیج شدند. اصلاً یک مغناطیس غیرعادی بود.

یکی از کلیدواژه‌های خطبه رهبر انقلاب، صبّار بودن مردم ایران است. مؤلفه‌های صبار و ظرفیت مقاومت در آیه کریمه «وَذَکرْهُمْ بِأَیامِ اللَّهِ  إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لِکلِّ صَبَّارٍ شَکور» چیست که ایشان در مورد این مردم در آن شرایط خاص به کار بردند؟

ببینید این آیه در مورد حضرت موسی علیه‌السلام است. شاید ایشان اولین پیامبری است که توانست به یک معنا تمدن‌سازی بکند. هجرت بزرگ اجتماعی و درگیری با فرعون به‌عنوان ابرقدرت جهان، یک نوع تمدن‌سازی و هجرت بزرگ سیاسی و اجتماعی است. به همین دلیل نام حضرت موسی علیه‌السلام از همه پیامبران در قرآن بیشتر آمده و توجه شده است. خداوند در این آیه می‌فرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَی بِآیاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَک مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّور...»؛ یعنی ما به ایشان فرمان دادیم که بنی‌اسرائیل را از تاریکی‌ها و ظلمت‌ها رهایی ببخش و خلاصشان کن. بعد می‌فرماید:

«وَذَکرْهُمْ بِأَیامِ اللَّهِ  إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لِکلِّ صَبَّارٍ شَکور»؛ یعنی روزهای خدا را به یادشان بیاور که در این قضیه نشانه‌های زیادی برای کسی است که صبار و شکور باشد و قدرت مقاومت زیادی داشته باشد و بتواند واکنش متناسب با نعمت‌ها، پیروزی‌ها و امکانات از خودش نشان بدهد. این برای کسانی است که ظرفیت و قدرت تحمل مشکلات و تهدیدها و فشارهای بیش از اندازه را دارند؛ یعنی ظرفیت برخورداری از نعمت پیروزی و شکست را دارند و در هر دو شرایط محکم و متین و آرام‌اند و مسیر را ادامه می‌دهند. این برای آنها نشانه است.

این آیه‌ای که ایشان در این خطبه انتخاب و قرائت کردند بعد از آن بود که برای اولین بار در تاریخ بعد از جنگهای جهانی رسما یک کشوری به پایگاه‌ آمریکاییها حمله می‌کند. ایران بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا را در منطقه با ده پانزده موشک سنگین به آتش کشید، آن هم با وجود تهدیدهایی که آن مردک رئیس‌جمهور آمریکا کرد که اگر کوچک‌ترین واکنشی به ترور سلیمانی نشان بدهید ما دهها منطقه در ایران را همزمان بمباران می‌کنیم.

اینجا ایشان با پشتوانه خدا و اعتمادش به مردم نترسید. اگر رهبر انقلاب به مردم اعتماد نداشت، چنین دستوری صادر نمی‌کردند. این خیلی معنادار بود. چون کاری بود که هیچ حکومتی در جهان امروز جرأت نمی‌کند انجام دهد و بعد هم اعلام کند که انتقام انجام نشده و این ادامه دارد. حالا هم که ترامپ و پمپئو و کسانی که این ترور را انجام دادند دیگر از اریکه قدرت پایین آمده‌اند انشااللّه رزمندگان بدون مرز و انقلابیون جهان حساب اینها را باید برسند. این اولین باری است که آمریکا دارد رسما تهدید می‌شود. این انتقام ادامه دارد و هدف اصلی اخراج آمریکا از کل منطقه است.

به این نکاتی که در این آیه کریمه وجود دارد، توجه کنید. خداوند در این آیه به‌صراحت می‌فرماید ما فرستادیم. بعضی‌ها می‌گویند استناد نهضت‌های توحیدی و عدالت‌خواه انبیاء و پیروان و سربازان خط انبیاء ربطی به خدا ندارد. اینها خودشان ادعا می‌کنند خدایی‌اند یا از طرف خدا حرف می‌زنند. اولین پیام این آیه لقد ارسلنا است؛ یعنی شک نکنید و مطمئن باشید ما انبیاء را فرستادیم و آنها از طرف ما مأموریت دارند. پس استناد این نهضت، این حرکت و این مقاومت‌ها به خدای متعال است و یک واکنش عادی غیرالهی، غریزی، بشری و مادی نیست که همه حیوانات و موجودات از خودشان نشان بدهند.

معجزات و اتفاقاتی مثل پیروزی انقلاب که روی می‌دهد و عادی نیست، اینها جزو آیات و بینات الهی است. قضایای هشت سال مقاومت در جنگ تحمیلی در برابر ده‌ها کشور و بعد آن وضعیت صدام و منطقه عادی نیست. این اتفاقات غیرعادی که در جبهه مقاومت و سپاه قدس و تشییع شهید سلیمانی افتاد و حمله موشکی به پایگاه آمریکا و وضعیت الآن ترامپ و کرونا، نمی‌خواهم بگویم تفسیر و توضیح طبیعی ندارد، اما برای تمام آیات الهی و اتفاقات ماورای طبیعی که می‌افتد، یک توضیح طبیعی هم برایش پیدا می‌شود. اصلاً طبیعت و ماوراءالطبیعه از هم جدا و متقابل با هم نیستند. وقتی ماوراءالطبیعه در عالم دخالت می‌کند، این‌جوری نیست که کلاً مرز صددرصد با طبیعت داشته باشد. کافر کسی است که همه اتفاقات غیرطبیعی و معجزات را یا انکار  یا تردید و تشکیک می‌کند یا اگر بپذیرد توجیه طبیعی می‌آورد و می‌گوید اینها هم طبیعی است و معجزه نیست.

نکته دیگر این است که اتفاقات غیرعادی که می‌افتد از دست بشر عادی برنمی‌آید و خودتان می‌فهمید کار شما نیست و کار ماست. البته همان کار طبیعی هم که شما می‌کنید کار ماست؛ اما به‌طور خاص ما خداوند را در ایام‌اللّه واضح‌تر می‌توانیم ببینیم. خداوند در این آیه می‌فرماید اگر صبار و شکور نباشید، مفهوم ایام‌اللّه و آیات الهی را نمی‌فهمید و درست درک نمی‌کنید و توجیه عادی می‌کنید.

امام فرمود این انقلاب کار ما نیست و خداوند دارد این انقلاب را رهبری می‌کند. تا وقتی مردم خالص در صحنه باشند خدا رهایشان نمی‌کند. امام فرمود تا در صحنه باشید خداوند این انقلاب را جلو می‌برد. این همه پیروزی پشت پیروزی و شکست قدرت‌ها از ابتدای انقلاب تا الآن و شکست‌های پی‌درپی آمریکا و غرب در منطقه، به‌خاطر نهضت اسلامی است که از مردم ایران شروع شد و عادی نیست. امام می‌گفت گاهی ما برنامه‌ریزی می‌کنیم که یک کاری بشود، ولی آن برنامه‌ای که ما ریختیم نمی‌شود و یک کار دیگری می‌شود، بعداً می‌فهمیم آن کاری که شد درست بود و اگر برنامه ما می‌شد، خیلی بدتر بود. کسی مثل امام دست خدا را می‌بیند و ما نمی‌بینیم و شروع می‌کنیم توجیه مادی برایش پیدا می‌کنیم.

وقتی خداوند می‌فرماید حق و پرچم توحید و عدالت را یاری کنید من کمکتان می‌کنم؛ یعنی فراتر از قوانین عادی، قوانین فرامادی کمکتان می‌فرستم، ظاهراً باید شکست بخورید، اما ده بار پیروز می‌شوید. هر کس برای رهاسازی و خارج‌کردن ملت‌ها از تاریکی به‌سمت نور تلاش بکند، دارد مأموریت الهی را انجام می‌دهد.

نکته بعدی در آیه این است که ملت‌ها و جوامع بشری در انواع و اقسام تاریکی‌ها دارند زندگی می‌کنند. ملت‌ها دارند در تاریکی ظلم، فساد اخلاقی، جنایت و خشونت، گناه، جهل و بی‌معرفتی نسبت به خداوند و آخرت زندگی می‌کنند. پیام آیه این است که هم بنی‌اسرائیل در آن موقع، هم تمام جوامع بشری الآن حواسشان نیست که دارند در تاریکی کورمال‌کورمال زندگی می‌کنند. در ظلمات‌بودن، یعنی هیچ چیز نمی‌بینی و داری می‌روی و نمی‌دانی چه کار داری می‌کنی. ظلمت هم یکی نیست و انواع و اقسام ظلمات هست، اما نور و حق یکی است و کل تاریکی‌ها را از بین می‌برد. همه بشریت بدون تعالیم انبیاء و توحید و عدالت در تاریکی زندگی می‌کنند؛‌ یعنی چشم‌بسته تمام افعال ما، رفتار خانوادگی و سبک زندگی‌مان، سیاست‌ورزی، اقتصاد، مناسبات جنسی، مناسبات مالی،‌ مناسبات خانوادگی، تفریحات و روابط‌مان با دیگران در تاریکی است، ولی نور وجود دارد.

البته ملت‌ها می‌توانند از این تاریکی بیرون بیایند و وارد نور بشوند و این امکان وجود دارد. نمونه‌اش همان مأموریتی است که خدا به حضرت موسی علیه‌السلام می‌دهد و می‌فرماید بنی‌اسرائیل را از تاریکی خارج‌کن. پس امکان خروج دسته‌جمعی وجود دارد، ولی این مأموریت از طرف خداست و کمک می‌کند. این آیه از نجات قوم صحبت می‌کند. کسانی که فقط از رهایی فردی صحبت می‌کنند و می‌گویند دین یک امر شخصی و خصوصی است، همان‌طور که ظلمات و نور فردی است، اجتماعی نیز است. این‌که خودت در نور باشی و جامعه در ظلمات کافی نیست. این آیه فرمان انقلاب علیه فرعون است. این فرمان حکم دینی است؛ یعنی این سیستم و نظم موجود را بشکن. امروز هم فرعون‌ها بر جهان حاکم‌اند و فرمان همان اخرج قومک و کل اقوام بشری از ظلمات به‌سوی نور است. این حکم همان اندازه که شرعی و الهی و مقدس است، همان اندازه عمل‌نکردن به آن معصیت و گناه است؛ چون ملت‌ها قربانی می‌شوند نه افراد.

به نظر می‌رسد رهبر انقلاب چنین آیه‌ای را به این دلیل مطرح کردند که بگویند نور و ظلمات؛ یعنی دیدن و ندیدن و جهل و آگاهی. یعنی اگر شما بتوانید ملت‌ها را آگاه بکنید، خودشان همراه با شما می‌آیند. اخرج، معنی‌اش این نیست که مردم را با زور زنجیر به‌سمت نور ببر. ملت را نمی‌شود به زور نجات داد. خود مردم و ملت‌ها هستند که باید قیام کنند. قرآن می‌فرماید انبیاء را برای لیقوم الناس بالقسط فرستادیم تا خودشان قیام به قسط کنند و قسط و عدالت را اجرا کنند. عدالت بخشنامه‌ای نیست. حکومت و رهبران آزادی‌بخش مسئولیتی دارند، ولی این ملت‌ها هستند که باید اقدام بکنند.

اگر ملت‌ها را آگاه بکنید و حق و باطل، عدل و ظلم، جبهه استکبار و جبهه مقاومت برایشان روشن بشود، زمینه خروج قوم را فراهم کرده‌اید. بخشی از صدور انقلاب، پروژه حاج قاسم سلیمانی و سپاه قدس برای نجات مستضعفین و به داد ملت‌های مظلوم‌رسیدن است. با پول این کارها انجام نشده، بلکه با خون، ایدئولوژی، اخلاص، تجربه، سازماندهی و جهاد انجام شده است. آمریکا هفت هزار میلیارد دلار در این منطقه خرج کرد، ولی شکست خورد. پروژه پیروزی در منطقه و صدور انقلاب، پروژه پولکی نیست. عده‌ای در عراق، سوریه و کشورهای منطقه می‌گویند ایران ما را فدای خودش کرد و با جنگ نیابتی دارد حساب‌های خودش را با آمریکا تسویه می‌کند و ما قربانی‌اش شدیم. آنجا این‌جوری تبلیغ می‌کنند. در ایران هم عده‌ای می‌گویند همه پول‌هایتان را به قاسم سلیمانی دادند و او در عراق، سوریه، فلسطین و یمن خرج کرد. خب همه این حرف‌ها دروغ است. اگر مساله با پول حل می‌شد، آمریکا، عربستان، قطر و امارات که هزاران میلیارد پول خرج کردند و می‌کنند، چرا همه‌شان شکست خوردند؟

بنابراین، همان‌طور که خداوند به پیغمبر اکرم فرمود: «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّور»؛ یعنی ما به تو مأموریت دادیم بشریت را از تاریکی به‌سوی نور بیاوری. این خط و مکتب همه انبیاء، امام خمینی و حالا مکتب سلیمانی است. همه شاگرد همان مکتب‌اند. این همان مکتبی است که نباید نسبت به ملت‌ها بی‌تفاوت باشی و بگویی مهم نیست جوامع دارند در تاریکی، ظلمت، بیچارگی، نکبت، جهل، تحقیر و ظلم زیر سایه استبداد و استعمار زندگی می‌کنند و به ما ربطی ندارد. عده‌ای در ایران می‌گفتند به ما چه ربطی دارد که مردم ایران تحت سیطره باشند. به من چه و به تو چه نداریم و وظیفه این است که قیام کنید. هر ملتی که می‌تواند به خودش و به بقیه کمک کند باید اقدام کند. نباید نسبت به نور و ظلمات بی‌تفاوت بود. اصلاً پیام انقلاب این است. اخرج قومک؛ یعنی نسبت به جامعه بی‌تفاوت نباش و مردم را حرکت بده و بیدارکن. نور را نشانشان بده و خودت هم جلو بیفت تا بیایند. این اتفاق الآن در سطح وسیعی در ایران و منطقه دارد می‌افتد.

در اینجا نکته‌ای که در مساله رهبری نهضت‌ها، حرکت‌ها، جنبش‌های آزادی‌بخش، انقلاب‌ها و حکومت‌ها وجود دارد این است که هر کسی نمی‌تواند ملت‌ها را نجات بدهد. کسانی که در بند خود، دنیا، قدرت، شهرت و شهوت‌اند، نمی‌توانند ملت‌ها را از تاریکی‌ها به‌سمت نور ببرند و انقلاب‌های درستی را رهبری کنند و بعد از مدتی تبدیل به ضدانقلاب  و یک استکبار و استبداد جدید می‌شوند. انقلاب فرانسه به‌عنوان نجات‌بخش و آزادی‌بخش شکل گرفت، ولی از زمان ناپلئون تا اوایل قرن بیستم، قبل از جنگ‌های جهانی اول و دوم تبدیل به استعمارگر وحشی جنایتکار شد. حالا هم دیگر قدرت برتری نیست.

نکته دیگر آیه ، مفهوم ایام‌اللّه است. همه روزها، روزهای خدا هستند، ولی روزهای خاص خدا چگونه شمرده می‌شوند؟ چرا مکان‌ها، روزها، اشخاص و اتفاقات خاص عنوان اضافه و نسبت پیدا می‌کنند و خداوند آنها را به خودش مستقیم‌تر نسبت می‌دهد؟ همه روزها ایام‌اللّه هستند، ولی چرا معجزات و پیروزی‌های حضرت موسی علیه‌السلام ایام‌اللّه نامیده شدند؟ چرا پیروزی‌های بزرگ جبهه حق به شکل غیرعادی به وجود آمد یا پیروزی‌های بزرگ دشمن را به شکست تبدیل کرد؟ به‌خاطر این‌که نجات‌دادن مردم، امکان رهایی جوامع بشری و حل مشکلات جامعه و از تاریکی‌ها بیرون‌آمدن شرطش توجه به ایام‌اللّه است. ایام‌اللّه روزهایی‌اند که به‌خاطر اتفاقات خاصی که در آن روزها یا مکان‌ها افتاده، اهمیت بیشتری دارند و نسبتشان با خداوند برای ما محسوس‌تر می‌شود. مثلاً واقعه کربلا، نسبت خاصی با خداوند دارد. کربلا یک اتفاق عادی نبود و یک نسبت ویژه‌ای بین خدا، خلق، ملک و ملکوت عالم اتفاق افتاد.

استفاده دیگری که از این آیه می‌شود کرد این است که بفهمیم ایام‌اللّه روزهایی‌اند که قبل از ما، الآن و در آینده اتفاق خواهد افتاد، ولی پیشامدها به‌گونه‌ای است که طبق محاسبات عادی و مادی قابل توضیح و توجیه نیست. به‌رغم این‌که ظاهراً باید شکست می‌خوردید، پیروز شدید و باید پیروز می‌شدند شکست خوردند. خلاف همه پیش‌بینی‌ها و مقدمات مادی اتفاقاتی می‌افتد. در مورد انبیاء همه اتفاقات بزرگ است. زمان پیامبر فتح مکه یوم‌اللّه بود. زمان حضرت موسی علیه‌السلام و حضرت عیسی علیه‌السلام تعبیر ایام‌اللّه به این معنا به کار رفت که نشان‌دهنده اتفاق بزرگی بود که با توجیه مادی قابل تفسیر نیست. گرچه توجیه مادی و طبیعت و قوانین طبیعت هم الهی است، اما این توضیح خاص دیگری دارد.

قضایایی که در ایام‌الله اتفاق می‌افتد به‌طور عادی رایج نیست و همه می‌فهمند اینها غیرعادی است، ولی فقط آنها که صبار و شکور هستند اهمیت و معنای این اتفاقات را می‌فهمند و بقیه درست نمی‌فهمند. این نکته خیلی مهمی است. ایام‌اللّه روزهایی‌اند که آیات و نشانه‌های خاص خدا پدیدار می‌شود، ولی همه به یک معنا و اندازه نمی‌فهمند که این اتفاقی عادی نیست و کار الهی است. همه تشییع شهید سلیمانی را دیدند، ولی عده‌ای هم توجیه مادی کردند و نفهمیدند دست خدا بود. در واقع این آیه می‌فرماید آنها که صبار و شکورند، می‌فهمند. صبار و شکور؛ یعنی اولاً کسانی که در برابر مشکلات، سختی‌ها و خطرات زانو خم نمی‌کنند، قوی‌اند و تحمل می‌کنند و از خودشان ضعف نشان نمی‌دهند. ثانیاً در مورد پیروزی‌ها، نعمت‌ها و پیشرفت‌ها از خودشان بی‌ظرفیتی نشان نمی‌دهند، خداوند را فراموش نمی‌کنند، حق و باطل را زیر پا نمی‌گذارند و عدالت را پس از پیروزی رعایت می‌کنند. این یک قاعده عام است که خداوند در این آیه می‌فرماید. این آیه هم انسان‌شناسی، هم تعلیم و تربیت است.

آیات الهی یوم‌اللّه است. بعضی از مسئولان، روشنفکران، علما و مردم نمی‌فهمند و همه اینها را فقط تفسیر مادی می‌کنند. می‌بینند، ولی نمی‌فهمند آیه است و نسبت اینها را با خدا نمی‌فهمند. این هم بحث خیلی مهمی است. می‌فرماید اگر قدرت صبر و شکرتان بالا باشد و ظرفیت داشته باشید، این نحو تربیت ملی و فردی بدون استثناء همیشه و همه وقت باعث می‌شود شما مسائلی را درک کنید و بفهمید و آن وقت آرامش پیدا می‌کنید، قوی می‌شوید، توکل می‌کنید و مطمئن‌تر جلو می‌روید. بقیه هم همین صحنه را می‌بینند، ولی برداشتی که تو می‌کنی را نمی‌کنند و نمی‌فهمند. اینها آیه است،‌ اما نه برای همه. اینجا عمل دخالت می‌کند در نظر؛ یعنی اهل صبر انقلابی و شکر دائمی باشید. شکر هم همان واکنش درست زبانی و عملی نشان‌دادن نسبت به امکاناتی که داری و خداوند داده است. درست استفاده‌کردن از هرچه داری و ارتباط آنها را با خداوند بفهمی و خودت را سپاسگزار و مدیون بدانی. این دو عمل به‌اصطلاح تربیتی و اخلاقی، دو سبک وجود انسانی است، ولی قرآن می‌فرماید اینها آثار معرفتی دارد و باعث می‌شود کسانی که این‌جوری هستند چیزهایی را علامت خدا ببینند که بقیه همان صحنه‌ها و اتفاقات را می‌بینند، ولی از آن تفسیر الهی نمی‌کنند.

بعضی از مسئولان ما دائم از قدرت‌های بزرگ می‌ترسند و مرتب باج می‌دهند و هرچه بیشتر تحقیر و تهدید می‌شوند، تحریم‌ها بیشتر می‌شود؛ چون صبار و شکور نیستند و ایام‌اللهی که پیش چشم خودشان اتفاق افتاده را نفهمیدند و نمی‌فهمند اینها آیات الهی است و نگاه الهی و توحیدی ندارند. امام می‌فرمود کسانی که از آمریکا می‌ترسند، علتش این است که به قدر کافی تهذیب نفس نکردند. کسی که تهذیب نفس کند و توحید داشته باشد، به این کشورها قدرت‌های بزرگ نمی‌گوید و حرف از آشتی با جهان نمی‌زند. جهان چه کسانی‌اند؟ این سه کشور جهانخوار را جهان می‌گویند؟

صبار بودن، یعنی در برابر مشکلات خم به ابرو نیاوردن، با چندتا مشکل، تهدید و ترور نترسیدن، تردیدنکردن، واندادن، عقب‌نشینی‌نکردن و باج‌ندادن. این آیه می‌فرماید اگر صبار و شکور باشید به شما آگاهی‌های جدید و درکی بهتر از اتفاقات جهان و سیاست و غیرسیاست و معرفت بیشتر می‌دهد؛ یعنی این قدرت روحی باعث می‌شود معرفت ذهنی و آگاهی‌های خاصی پیش بیاید و معلوم می‌شود دانستن همه چیز به همه نمی‌رسد و همه نمی‌توانند همه چیز را بفهمند. اگر ظرفیت‌ها و قدرت‌های روحی را در خودمان به وجود بیاوریم، حقایق متعالی‌تری را می‌فهمیم. هزینه درک و معرفت‌بخشی از آیات الهی خصوصاً ایام‌اللّه این است که اهل مقاومت و سعه صدر باشیم. اگر صبر و شکر را در خودمان ایجاد کردیم، نسبت به سختی‌ها و راحتی‌ها در شکست و پیروزی چشممان باز می‌شود و مسائلی را می‌بینیم که بقیه نمی‌بینند. در سخت‌ترین شرایط همه می‌ترسند، ولی ما دیگر نمی‌ترسیم. صبار و شکور دچار اشتباه و خطای معرفتی نمی‌شود.

نکته دیگری که وجه انتخاب این آیه و بحث ایام‌اللّه در این خطبه است. فهمیدن باطن قضایا و اتفاقاتی است که دارد می‌افتد و احتیاج به صبر دارد. فهمیدن بعضی از مسائل با شتاب‌زدگی و نگاه‌های یک بعدی به دست نمی‌آید. گاهی یک اتفاقی می‌افتد و ما همان لحظه زود قضاوت می‌کنیم یا یک پیروزی موقتی رخ می‌دهد و خوشحال می‌شویم. هر دو اشتباه است. در معنایی دیگر پیامی در این آیه هست که می‌گوید صبر انقلابی و صبر کامل داشته باشید، کم تحمل نباشید، واکنش‌های سریع از خودتان نشان ندهید، زود اظهار ضعف و شکست نکنید. زود، اظهار برتری و غفلت نکنید و کمی تحمل بکنید. این مسائل پرده‌های بعدی دارد؛ یعنی صبر انقلابی داشته باشید. ممکن است همان لحظه‌ای که ایام‌اللّه اتفاق می‌افتد، بعضی‌هایش را نفهمید، اما کمی صبر کنید ببینید چه می‌شود. وقتی امام فرمود شوروی سقوط می‌کند، هیچ‌کس باور نکرد. ما هم به امام اعتماد کردیم. معیارهای دیگری علاوه بر معیارهای مادی بود و طبق معیارهای مادی نباید این‌جوری سقوط می‌کرد. صبر انقلابی، یعنی زود قضاوت و عجله نکنید، زود دستپاچه و ذوق‌زده و مأیوس نشوید.

به نظر من رهبر انقلاب نسبت به مردم چنین نگاهی دارند که این مردم صبار و شکورند. این همان خروج از ظلمات به‌سوی نور است و هزینه‌اش را هم داریم می‌پردازیم و گام‌به‌گام جلو می‌رویم. این نکات مهمی که در این آیه کریمه و در خطبه رهبر انقلاب به آن اشاره شد، فوق‌العاده مهم‌اند.

رهبر انقلاب در بیاناتشان به دو نظام محاسباتی توحیدی و لیبرال اشاره کرده‌اند. ایشان در همین آیه در خطبه‌شان فعال‌شدن دست خداوند در تاریخ را هم مطرح کردند. ابعاد این حوادث و این تعبیر در چهارچوب دو نظام محاسباتی چگونه تحلیل می‌شود؟

یکی از تحولات مهم بعد از شهادت شهید سلیمانی و ابومهدی، به‌رغم همه تهدیدات حمله موشکی به عین‌الاسد بود. خسارات بسیار سنگینی به آمریکایی‌ها وارد شد و اعلام نکردند؛ ولی مهم‌تر از کشته‌هایشان، این حرکت بود که غرور آمریکا و غرب را در دنیا شکست. اینها دنیا را با ملیتاریزم و نظامی‌گری خودشان می‌ترسانند، ولی برای اولین‌بار با این حمله خودشان ترسیدند. برای اولین‌بار کسی جلویشان ایستاد که نترسید و پیش چشم همه دنیا این اتفاق افتاد. مقالاتی که در مجلات مختلف نوشتند و در تلویزیون‌ها تحلیل کردند، نشان از تعجب آنها بود. روسیه و چین و هیچ‌کس در دنیا جرأت نمی‌کند به آمریکا بگوید انتقام می‌گیرم. هیچ‌کس جز ایران چنین جرأتی ندارد. همه دیدند طالوت چگونه بر جالوت غلبه کرد. یک جوان لاغر اندامی که همه مسخره‌اش می‌کردند با یک ضربه جالوت، ابرقدرت را از پا انداخت و ابهت و غرورش را در هم شکست.

ما دو نظام محاسباتی داریم. یک نظام محاسباتی مادی که می‌گوید جالوت برنده است و طالوت حتماً شکست می‌خورد. موسی از پس فرعون برنمی‌آید. امام نمی‌تواند از پس شاه و آمریکا و ابرقدرت‌ها بربیاید. این نظام محاسباتی مادی می‌گوید حزب‌اللّه، جهاد اسلامی و حماس محال است بتوانند اسرائیل را شکست بدهند، ولی در چهار جنگ شکست می‌دهند. نظام محاسباتی مادی می‌گوید بچه‌های مجاهد یمن نمی‌توانند جلوی آل‌سعود و امارات و قدرت‌های غربی و جهانی بایستند، ولی می‌ایستند.

کسانی که ممکن است مذهبی، مسلمان و اصلاً آخوند باشند، اما نگاه نظام محاسباتی‌شان مادی و ماتریالیستی است و الهی و توحیدی نیست، نمی‌توانند صبار و شکور باشند. ایام‌اللّه در پیش چشمشان اتفاق می‌افتد، ولی نمی‌فهمند؛ چون به دشمن طمع می‌کنند، به دشمن امیدوار می‌شوند و به او اعتماد می‌کنند. اینها از دشمن می‌ترسند و در برابر تهدیدات عقب‌نشینی می‌کنند. صبار و شکور در برابر دشمن نه می‌ترسد، نه به دشمن طمع می‌کند، نه امیدوار می‌شود و نه اعتماد می‌کند. تفاوت این دو دستگاه در اینجاست.

در سطوح مدیریتی، کشور ما مسائل و مشکلاتی در نحوه اداره کشور و اقتصاد کشور دارد. آیا امتداد مکتب سلیمانی در حوزه مدیریت کشور و اقتصاد در عرصه‌های مختلف ظرفیت حل مشکلات مردم را دارد؟

حتماً همین‌طور است. کسانی مثل شهید سلیمانی محصول انقلاب و هشت سال دفاع مقدس‌اند. اگر مکتب سلیمانی نبود، شهید سلیمانی و ابومهدی و هزاران انسان شریف هم نبودند. اینها آدم‌هایی‌اند که در هر رشته‌ای وارد شوند، با اخلاص، توکل، عقل، تجربه و دقت عمل می‌کنند و در همان رشته شاگرد اول می‌شوند. این تیپ آدم‌ها اگر در حوزه شیمی، فیزیک، سلول‌های بنیادین و علوم هسته‌ای بروند، در دنیا شاگرد اول می‌شوند. در اقتصاد، اردوهای جهادی و خدمت‌رسانی هم بیایند، رکورد می‌زنند. در حوزه‌های دیگر هم همین‌طورند؛ چون هدفشان خدمت به خلق و برای خدا و بدون چشمداشت است.

این جور آدم‌ها اگر با مکتب سلیمانی در هر رشته‌ای از اقتصاد، مدیریت، صنعت و... بیایند، با اخلاص، عقلانیت، تجربه، ساده‌زیستی، خستگی‌ناپذیری و رعایت حقوق دیگران به‌خصوص محرومان که دارند قطعاً پیروز می‌شوند.

ارزیابی شما از آینده غرب آسیا در مصاف جبهه مقاومت با آمریکا، رژیم‌صهیونیستی و ارتجاع منطقه و اخراج آمریکایی‌ها از منطقه چیست؟

ما اگر در همین مسیر توحیدی انقلابی حرکت کنیم، بدون هیچ شک و تردیدی در پایان گام دوم این منطقه آزاد خواهد شد و ارکان اصلی تمدن اسلامی شکل خواهد گرفت. آمریکا در چند دهه آینده مثل آمریکای چند دهه گذشته نخواهد بود و اگر مثل شوروی دچار فروپاشی و تجزیه هم نشود که این احتمال خیلی زیاد است، قطعاً تبدیل به یک قدرت درجه دو در جهان خواهد شد و ایران و جهان اسلام تبدیل به یک پتانسیل عظیم می‌شوند و قوه‌هایی که به‌سرعت فعلیت پیدا خواهد کرد و من شکی در این قضیه ندارم. ما با همین کم و کیفی که در این چهل سال گذشته آمدیم، نسل آینده کارهای بسیار عظیم و عظیم‌تری خواهند کرد.

در سال‌های گذشته عده‌ای از خواص و روشنفکران می‌گفتند دوره انقلابیگری و مقاومت تمام شده است و مردم دیگر در صحنه نیستند؛ امّا در تشییع شهید سلیمانی یک رستاخیز عظیم مردمی که در سطح جهان بی‌نظیر بود، دیده شد. این مساله عادی نبود و یک حماسه بزرگ بود. آیا این اتفاق را می‌شود با توجیهات عادی مثل ملی‌گرایی یا احساساتی‌شدن تفسیر کرد؟

اگر می‌شود چنین تفسیری کرد، نمونه‌های دیگر را نشان بدهند. رهبر انقلاب فرمودند تشییع شهید سلیمانی یوم‌اللّه بود، زدن پایگاه آمریکا هم یوم‌اللّه بود. کسانی که می‌گویند یوم‌اللّه نیست، برای فهم اینها احتیاج نیست ما اهل صبر انقلابی و اهل مقاوت، قدرت و ظرفیت تحمل پیروزی و مواجهه درست با شکست و پیروزی داشته باشیم. اینها نقشی در آگاهی و معرفت ما ندارند. اگر عقیده دارند این دو اتفاق یوم‌اللّه نبود، نمونه‌های دیگرش را بگویند. اینها اسمشان روشنفکر است، ولی فقط مادیات و منافع خودشان را می‌بینند. اصلاً نمی‌توانند همه ابعاد مادی و معنوی قضایا را ببینند.

این تیپ روشنفکری‌شان توجیه ظلم و وضع موجود جهان است. همیشه این تیپ روشنفکرها می‌گویند واقعگرا و واقع‌بین باشید. می‌گویند وضعیت همین است. این علمی و عملی است و تغییر این وضع امکان ندارد. وقتی شوروی بود، بخشی از همین‌ها کمونیست بودند. بعد که کمونیسم سقوط کرد، خیلی‌هایشان لیبرال و طرفدار سرمایه‌داری و لیبرال دموکراسی شدند. همین کارهایی که پیش چشم خود ما انجام شده را می‌گویند نمی‌شود، ولی شد. حالا هم می‌گویند نمی‌شود، ولی  در واقع می‌شود. وقتی خداوند در این آیه می‌فرماید اگر توان و روح مقاومت در تو نیست و صبار و شکور نیستی؛ یعنی به پیشرفت‌ها و پیروزی‌ها و امکاناتی که داده شده نگاه نمی‌کنی و واکنش درست نشان نمی‌دهی. این روح خراب، مریض و معیوب است. تو اصلاً نمی‌توانی بفهمی این یوم‌اللّه بود. تشییع جنازه سلیمانی را می‌بینی، ولی نمی‌بینی و نمی‌فهمی.

این روشنفکری به این معنا نابینایی است. اینها قدرت بینش معنوی و باطنی ندارند. تعابیری در کتاب‌های رسمی تجربه‌شده در حوزه دیپلماسی غربی است، دیپلمات‌های ما و همه دنیا را آموزش می‌دهند که سیاست خارجی این است و چه کسانی ابرقدرت و توسعه‌یافته‌اند، شما بدبختید و آنها می‌توانند و شما نمی‌توانید. واقع‌بین هم نیستند. معلوم می‌شود همین واقعیت مادی را هم درست نمی‌بینند، چه برسد به آن ملکوت و باطن واقعیات. تمام محاسبات و پیش‌بینی‌هایشان هم غلط است. آنها واقعیات را نمی‌بینند. اتفاقاً ما باید به آنها بگوییم واقع‌بین باشید.

روشنفکرنماها و غرب‌زده‌ها بی‌شخصیت‌اند و می‌خواهند همه را بی‌شخصیت بکنند. اینها خودشان می‌ترسند و همه را می‌ترسانند. خودشان پوسیده و فاسد شدند و می‌خواهند بقیه را هم فاسد کنند. خودشان ضعیف شده‌اند، فکر می‌کنند ملت هم ضعیف شده است. بعضی‌هایشان، قیاس به نفس می‌کنند و در این چهل سال به مسائل دنیوی آلوده شدند و از گذشته خودشان فاصله گرفته‌اند. اینها به‌جای خداپرستی، دلارپرست و طلاپرست شدند و دیگر قبله‌شان کعبه نیست. قبله جسم‌شان کعبه است، ولی قبله روحشان واشنگتن، لندن و پاریس است. این تعبیر شبه روشنفکری که دوگانه‌سازی و دوگانه‌بینی سنتی که خیر مطلق و شر مطلق بود، گذشته است. دشمن فهمیده مقدورات عینی و موقعیت زیست‌بومی مهم و مؤثر است و به همان اندازه روی ذهن آدم‌ها کار می‌کند. می‌گویند اگر بتوانید ذهن تصمیم‌گیران، نخبگان، رهبران و مسئولان یک کشور را مهندسی کنید، به‌جای احتیاج به توپ، تانک و هزار میلیارد پول خرج‌کردن، کاری که می‌خواهی را آنها به دست خودشان انجام می‌دهند. کسانی این کارها را می‌کنند که صبار و شکور نیستند. آنها ایام‌اللّه را نمی‌توانند ببینند و بفهمند. آنها به دشمن طمع و امید می‌بندند و از دشمن می‌ترسند. صبار و شکور به دشمن امید کاذب نمی‌بندد و از دشمن نمی‌ترسد. این دیدگاه را بشناسیم و از آنها فاصله بگیریم.

غربی‌ها در حوزه سیاست بین‌الملل و بحث‌های دیپلماسی‌شان یک ایده دارند و می‌گویند موقعیت زیست‌شناختی، اهمیت ایدئولوژی، اشراق، روان‌شناسی و دادن معنا و معنویت به یک فعالیت سیاسی و نظامی به اندازه هزاران میلیارد دلار پول و اسلحه و تانک و بمب اتم کار می‌کند. می‌گویند نقطه قوت انقلاب اسلامی این است که ایدئولوژی، هدف و برنامه دارد. وقتی ایدئولوژی و هدف نداشته باشی، نمی‌دانی چه باید و نباید انجام داد. البته ایدئولوژی به مفهومی که مورد نظر ماست؛ یعنی یک مکتب منسجم به‌لحاظ نظری و عملی که ذهن و عین با هم مرتبط است و برای انسان در ساحت فردی و اجتماعی حقوق و مسئولیت و اولویت مطابق با واقع تعریف می‌کند، نه ایدئولوژی به مفهوم علم و آگاهی کاذب که محصول ایدئولوژی‌های سکولار و مادی چپ و راست خود غرب است.

در پایان عرایضم یکی دو خاطره هم از شهید سلیمانی برایتان بگویم. من چند جلسه خدمت ایشان بودم. در یکی از جلسات که فرماندهان سپاه هم بودند، شهید سلیمانی با آن همه لطف و محبت و سعه صدری که داشت می‌گفت معیار اسلام، امام، ولایت فقیه، رهبری، شعارها، ارزش‌های انقلابی، مبارزه با آمریکا و ظلم است. خط مبارزه و سازش و فساد اقتصادی و ساده‌زیستی جداست. ایشان جاذبه حداکثری و دافعه حداقلی داشت. به‌عنوان یک مؤمن مسلمان همه باید همین‌طور باشند. امثال بنده دافعه حداکثری و جاذبه حداقلی داریم. ایشان در آن جلسه خیلی به من محبت کرد و شاید هفت هشت دقیقه آخر صحبتشان به من اظهار محبت کرد که بنده لایقش نبودم و این را حمل بر اخلاق اسلامی ایشان می‌دانم. بعد از این‌که سخنرانی شهید سلیمانی تمام شد، نوبت من بود که صحبت کنم. ایشان به من گفت دلم می‌خواست بمانم، ولی کار فوری دارم و باید بروم و نمی‌توانم بمانم. من همان اول بسم‌اللّه گفتم و او رفت.

در آخرین نماز جمعه تهران و فیضیه قم که سخنرانیم با واکنش عده‌ای مواجه شد، بعد که ایشان را دیدم با لبخند من را بغل کرد و صحبت‌هایم را تأیید و تشویق کرد و گفت این صحبتی که در فیضیه و نماز جمعه کردی، انقلاب با این حرف‌ها می‌ماند، ولو آخرین صحبتت باشد. این‌جوری انقلاب و نهضت می‌ماند. تعبیر ایشان این بود که مثل پروانه خودتان را به شمع بزنید تا روشن بشود. خیلی حمایت کرد و گفت من عقیده دارم ادبیات انقلابی و صراحت و صداقت انقلابی توأم با عقلانیت باید حفظ شود و نباید دچار خوف و رجاهای مادی و حیوانی بشویم.

نکته دیگری نیز ایشان به من گفت. آمریکا، انگلیس و فرانسه به‌شدت پوشالی‌اند. یک وجه آن جلساتی که ما با ایشان داشتیم این بود که می‌گفت راجع به مباحث فرهنگی در کشورهای منطقه چه کار باید کرد. ایشان در بحث فرهنگی و گفت‌وگوی فرهنگی با نخبگان و روشنفکران و افکار عمومی در منطقه می‌گفت ما باید با ملت‌ها حرف بزنیم. من نکات ایشان را به بعضی مسئولان و غرب‌زده‌ها و روشنفکرنماها یادآوری کردم و گفتم شهید قاسم سلیمانی می‌گفت افسران و سربازان آمریکایی ترسو هستند و مطلقاً ارتش آمریکا، ارتش جنگ نیست و ابداً نمی‌توانند بجنگند. اینها فقط یک تصویر هالیوودی از خودشان ساختند. ایشان می‌گفت رسماً افسران و سربازهایشان پوشک می‌بندند. ایشان می‌گفت ما در داخل پایگاه‌های آمریکا نیروهای نفوذی داریم و وقتی مثلاً ۵۰کیلومتر آن طرف‌تر درگیری می‌شود، اینها در پادگان‌هایشان از صدای گلوله‌ای که نزدیکشان می‌آید خیلی می‌ترسند. شهید سلیمانی می‌گفت من فیلم‌های متعددی از داخل پایگاه‌های آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی دارم که اینها چقدر ترسویند و از مرگ و درگیری و مجروح‌شدن می‌ترسند. اینها فقط با ترساندن مسئوولان، تأثیرگذاری روی فکر روشنفکرنماها، تبلیغات هالیوودی، بمب اتم، کار روی ذهن مخاطب و رسانه و خریدن آدم‌های فاسد در حکومت‌ها و ملت‌ها کارشان را جلو می‌برند.

شهید سلیمانی می‌گفت فیلم‌هایی از درگیری هست که افسران آمریکایی فرار می‌کنند و در اتاق مثل بچه‌های کوچک دورهم نشسته‌اند و از ترس بعضی‌هایشان گریه می‌کنند یا مافوقشان دستور می‌دهد فلان کار را بکنید و نمی‌روند. ایشان می‌گفت اینها به‌شدت پوشالی و ضعیف‌اند. می‌گفت اگر عده‌ای محکم و مؤمن جلوی اینها بایستند و صبار و شکور باشند، به‌سرعت شکست می‌خورند و عقب‌نشینی می‌کنند.

اینترنت هم از قفس پرید

ماه را باید تماشا کرد و رفت 

بارها به علت قطع اینترنت یا سرعت بسیار کم آن بهمریخته میشدم، یکبار تصمیم گرفتم که بصورت غیر قانونی و از طریق ماهواره از اینترنت پرسرعت و همیشه دردست  سود جویم ولی دوستان و آشنایان تذکر می دادند که این کار مساوی با حبس و جریمه مالی خواهد بود.

حالا با خبر شدم به لطف خدا از شر اینترنت ضعیف و پر دردسر نجات خواهیم یافت. 

ایران و مجوز برای اینترنت ماهواره ای / درس عبرت نمی گیریم

با کنار گذاشتن بحث مجوز و استقبال از اینترنت ماهواره ای، به دنبال بهره مندی حداکثری از مزایای آن باشیم تا زندگی راحت تری داشته باشیم / همانگونه که اینترنت، خود انقلابی در ارتباطات به وجود آورد اینترنت ماهواره ای نیز انقلاب دیگری در این زمینه خواهد بود و باید منتظر تاثیرات آن خواهیم بود.

عصرایران؛ رضا غبیشاوی - الزام کسب مجوز برای استفاده از اینترنت ماهواره ای یک اشتباه بزرگ است. اشتباهی که عمری به طولانی تاریخ مدرن ایران دارد. اشتباهی آشنا در تاریخ همه وسایل مدرن ارتباطی ایران. از چاپ و مطبوعات تا رادیو، تلویزیون، ماهواره، ویدئو، سینما و اینترنت و تلگرام و ... . اشتباهی پرسابقه و پندآموز که ما را با انسان های 200 سال قبل مشابه و مشترک می کند.

به زودی قرار است اینترنت ماهواره ای در جهان آغاز به کار کند و ایران هم از این ابزار جدید ارتباطی، بی نصیب نمی ماند همانگونه که ایرانیان از برنامه های رادیو و تلویزیونی ماهواره ای بی نصیب نماندند و با وجود محدودیت ها و ممنوعیت ها و فشارها اما هم اکنون تقریبا در اکثر خانه ها می توان دیش ماهواره و ریسور را دید.

همزمان دبیر شورای عالی فضای مجازی ضمن تاکید بر برنامه ریزی و ایجاد سازوکاری برای تعامل با این پدیده گفته است: "باید یک سری مجوز صادر شود تا کسانی که می‌خواهند در کشور از طریق این شبکه‌های دسترسی فعالیت کنند حتماً اخذ مجوز کنند".

این یعنی ما از تجربه شبکه های ماهواره ای درس نگرفته ایم. تجربه ای که هم اکنون در آن زندگی می کنیم و مثل یک موجود زنده در مقابل چشم ماست.

برای استفاده از اینترنت ماهواره ای هم بهتر است بحث صدور مجوز کنار گذاشته شود چون نه تنها بی فایده است بلکه تنها باعث دردسر بی نتیجه برای حکومت و مردم می شود. حکومت نماینده مردم است. خواست مردم استفاده ارزان تر، آسان تر، با کیفیت تر و بیشتر از اینترنت است.

شرح عکس: مجوز استفاده از دستگاه رادیو 

ایران و مجوز برای اینترنت ماهواره ای / درس عبرت نمی گیریم

چند روز قبل، روز جهانی رادیو بود. همچنان در تاریخ ثبت است که روزی روزگاری در این کشور برای استفاده از رادیو مجوز صادر می شد. امروز هم برنامه ریزی می شود برای استفاده از اینترنت ماهواره ای، باید مجوز گرفت. دو کار مشابه در فاصله حدود 100 سال.

علاوه بر این نیز می توان گفت:

– ایران یکی از کشورهای بزرگ جهان به لحاظ مساحت و جمعیت است با این حال شاید تنها کشور بزرگ جهان باشد که همچنان در قالب سیستم حکومتی متمرکز (تمرکزگرا) اداره می شود. افزایش ارتباطات و در راس آنها اینترنت، اداره کشور را آسان و با کیفیت می کند. تاثیرات مثبت اینترنت ماهواره ای به ویژه در روستاهای دورافتاده و مناطق کم برخوردارتر کشور بیشتر خواهد بود. اینترنت زندگی و کسب و کارها را با عدالت بیشتری همراه خواهد کرد.

– ایران به دلیل شرایط کرونا و تحریم های حداکثری، با شرایط سخت وآزاردهنده ای روبه رو است. یکی از بهترین راه ها برای کاهش تاثیرات منفی این شرایط، آسان سازی استفاده از اینترنت است. باید زمینه ای را فراهم کرد تا تعداد بیشتری از مردم ایران به اینترنت با کیفیت تر، ارزان تر و سریع تر دسترسی داشته باشند.

 – یکی از تاثیرات اینترنت ماهواره ای این است که بحث فیلترینگ به شیوه فعلی در ایران را بلاموضوع می شود. برای فیلترکردن وب سایت های تبلیغ کننده فعالیت های تروریستی، سوء استفاده جنسی از کودکان، نفرت افکنی، خشونت و نژادپرستی، باید به مانند دیگر کشورهای جهان از سازوکارهای معمول استفاده کرد یعنی ارتباط با ارائه کنندگان سرویس اینترنت.

– همانگونه که اینترنت، خود انقلابی در ارتباطات به وجود  آورد اینترنت ماهواره ای نیز انقلاب دیگری در این زمینه خواهد بود و باید منتظر تاثیرات آن خواهیم بود.

– احتمالا با وجود اینترنت ماهواره ای، بخش زیاد یا مهمی از ارسال پارازیت بر برنامه های شبکه های ماهواره ای نیز بی اثر می شود چرا که افراد می توانند به وسیله گوشی موبایل، لپ تاپ یا تلویزیون های هوشمند برنامه های شبکه های رادیویی تلویزیونی را به وسیله اینترنت ماهواره ای تماشا کنند کاری که الان نیز روبه افزایش است.

- اینترنت ماهواره ای، ورود به مرحله جدیدی از دنیای ارتباطات است.با کنار گذاشتن بحث مجوز و استقبال از آن، به دنبال بهره مندی حداکثری حکومت و مردم از مزایای آن باشیم تا زندگی راحت تری داشته باشیم.

تصاویر دیدنی از سطح مریخ

 

دوربین های‌رایز، مداگرد شناسایی مریخ ناسا تصاویری خیره کننده از سطح مریخ ثبت کرده است. در تصاویر منتشر شده تپه‌های شنی و دره‌های کوچک و کریستال‌های یخ به رنگ‌های قهوه‌ای و آبی روشن دیده می‌شوند. کربن دی اکسید جو مریخ بیش از ۹۵ درصد است. مریخ سیاره‌ای است که دارای فصل‌های مختلفی است و در طول زمستان حالت دی اکسید کربن جوی از گاز به جامد تبدیل می‌شود.

 

سخنی با آقای قالیباف

جناب قالیباف می دانم که این مطلب را اگر خودتان نخوانید افرادی دلسوز می خوانند و به شما خواهند گفت به این گفتار توجه کنید. . 

آقای قالیباف وقتی شما رییس مجلس هستید خیال دوستان انقلاب راحت است که دوست ملت ایران و دشمن آمریکای جنایتکار در رأس مجلس قرار گرفته است. 

اقای قالیباف پدر شما فردی کشاورز بوده است خودتان کشاورز زاده هستید و خوب می دانید اگر کشاورز  ابزار  داشته باشد بهتر می تواند کار کند و تولیدات او چندین برابر خواهد شد.

جناب قالیباف تا فرصت هست و شما بعنوان رییس مجلس، شورای اسلامی می توانید عامل خیر و برکت برای کشور شوید دستور بفرمایید نمایندگان مجلس در خصوص امر کشاورزی وارد شور شوند و این موضوع را جدی گرفته و برای کمک به امر کشاورزی و تولیدات مواد غذایی اقدامی شایسته انجام دهند.

بنده رفته بودم روسیه قیمت یک بطری اب معدنی 20 برابر ایران بود ولی قیمت علف زن یک پنجم قیمت آن در ایران بود.

علت  این ارزانی  را شما بهتر از هرکس می دانند چیست.

کشور روسیه برای رشد کشاورزی، به کشاورز خود کمک می کند از لوازم کشاورزی نه مالیات می گیرد و نه گمرگ.

شما بزرگوار و نمایندگان محترم مجلس تلاش کنید تا ابزار آلات کشاورزی به دست کشاورزان  ارزان برسد و با اهداء وام به آنان کاری کنید که ارزاق عمومی ارزان به دست مردم برسد.

اگر دوست دارید به رهبر عزیزمان مردم ناسزا نگویند لطفا این موضوع را جدی تلقی فرمایید. 

افق پیام امام خامنه‌ای به پوتین

 

افق پیام امام خامنه‌ای به پوتین - کراپ‌شده

بدون شک ملت‌های منطقه و بسیاری از دولت‌های منطقه که از بی‌ثباتی رنج می‌برند، مدل رفتاری ایران و روسیه را ترجیح می‌دهند اما توجه عمومی به آن، نیازمند کار دیپلماتیک تهران و مسکو است

به گزارش مشرق، سعدالله زارعی در سرمقاله کیهان نوشت: روابط ایران و روسیه در دو دهه گذشته، با روی کار آمدن «ولادیمیر پوتین» از یک‌سو و بن‌بست‌های مکرری که در روابط ایران و غرب پدید آمد از سوی دیگر، در کانون توجه قرار گرفته است. در این بین علاوه‌بر حساسیت‌هایی که غرب روی این روابط دارد، در دو کشور ایران و روسیه نیز «غرب‌گراها» به شدت روی آن حساسیت نشان داده‌اند. در ایران، غرب‌گراها با استناد به جنگ‌های ایران و روس در میانه دوره قاجار، جو بی‌اعتمادی را نسبت به مسکو دامن زده‌اند و حال آنکه از این جنگ‌ها حدود دو قرن گذشته و نظام‌های سیاسی در هر دو کشور، طی این دوران چند بار دچار تحول شده‌اند و برخلاف گذشته، امروز عوامل متعددی وجود دارند که بر لزوم گرمی بخشیدن به روابط دو کشور، تأکید می‌کنند.

«دشمن مشترک» یکی از عوامل تقویت این روابط به حساب می‌آید. امروز اروپا و آمریکا در جبهه‌ای مشترک هر دو کشور ایران و روسیه را تهدید کرده و علیه آنها برنامه‌های متعددی را به اجرا گذاشته‌اند و می‌توان گفت تقریباً هفته‌ای نیست که در دستگاه‌های سیاسی و نظامی و اقتصادی غرب مصوبه و طرحی علیه ایران و روسیه به اجرا گذاشته نشود.

همین چند روز پیش، مقامات اتحادیه اروپا به بهانه اقدام مسکو علیه چهره غرب‌گرای مخالف روسیه، مسکو را به انجام اقدامات علیه آن تهدید کرده و گفتند این هفته جلسه مشترکی با حضور وزرای خارجه این اتحادیه برای تصمیم‌گیری در مورد اعمال محدودیت‌های جدید علیه روسیه تشکیل می‌شود. کما اینکه همزمان با آن، مقامات ارشد اتحادیه اروپا از ایران خواستند قبل از بازگشت آمریکا به برجام به محدودیت‌هایی که طی یک سال گذشته کنار گذاشته بازگردد و طبعاً این بیان به آن معناست که اروپا همزمان با دولت آمریکا درصدد است، رژیم جدیدی علیه برنامه هسته‌ای و سایر برنامه‌های معطوف به افزایش قدرت ایران به اجرا بگذارد.

نکته دیگر این است که هر دو کشور ایران و روسیه طی دو دهه گذشته، حرکت پرشتابی برای بازیابی قدرت و توانمندی‌هایی که با سابقه تاریخی و تمدنی آنان همخوان می‌باشد، شروع کرده‌اند و این در حالی است که در هر دو کشور این احساس وجود دارد که این قدرت‌یابی و رسیدن به مرز قدرت‌های اول، به نفع هر دو کشور می‌باشد. یعنی ایران به پیشرفت‌ها و ثبات روسیه به چشم یک امکان مثبت منطقه‌ای و در راستای مهار دشمن مشترک نگاه می‌کند و روسیه نیز به پیشرفت‌های ایران به چشم یک پیشرفت منطقه‌ای و در راستای مهار دشمن مشترک یعنی غرب می‌نگرد. بر این اساس پیشرفت دو کشور در منطقه به عنوان یک راهبرد مؤثر دفاعی به نفع منطقه و از جمله دو کشور ارزیابی می‌شود و به همین میزان غرب از پیشرفت‌های عمیق دو دهه اخیر روسیه و ایران به شدت نگران است.

آنچه بر نگرانی غرب نسبت به پیشرفت‌های صنعتی و... دو کشور می‌افزاید «به هم رسیدن» این دو کشور در این منطقه است که می‌تواند به طور کلی روندهای منطقه غرب آسیا و اوراسیا را تحت تأثیر جدی قرار دهد. یک مورد نتیجه این به هم پیوستن، تغییر نقش ترکیه در منطقه و به خصوص در پرونده سوریه بود. ترکیه تا پیش از توافق سه‌جانبه تهران، مسکو و آنکارا، در پرونده سوریه در خط مقدم غرب قرار داشت و اجلاس‌های موسوم به «دوستان سوریه» که با محوریت آمریکا و سعودی دنبال می‌شد، به موقعیت راهبردی ترکیه در جوار سوریه به عنوان تنها راه تحقق توطئه علیه سوریه وابسته بود.

کما اینکه تولید و پرورش و تقویت تروریست‌های تکفیری و انتقال سلاح به داخل خاک سوریه، عمدتاً از طریق مرزهای جنوبی ترکیه و به صورت انبوه و تقریباً آشکار صورت می‌گرفت. ترکیه پس از آنکه متوجه قدرت برتر ایران، روسیه و سوریه در برابر غرب شد، به دعوت تهران و مسکو وارد فرایند تازه‌ای شد که جهت خود را از انکار نظام سوریه به پذیرش آن تغییر داد و از این پس ماجرای سوریه، هم در بعد نظامی و هم در بعد سیاسی دستخوش تغییرات بنیادی گردید. این البته تنها موردی نیست که غرب آن را پیامد نزدیکی دو کشور روسیه و ایران می‌داند.

یک جنبه مهم دیگر روابط ایران و روسیه هم‌افزایی در زمینه نیازهای متقابل دو کشور می‌باشد. یک نمونه آن را ما اخیراً در بحث خرید واکسن‌های کووید۱۹ مشاهده کردیم و نمونه دیگر آن علاقه روسیه به رفع نیازهای غذایی خود در شرایطی که روابط روسیه و ترکیه دستخوش نوسان شد، که به‌اندازه آمادگی دولت ایران، پیش رفت و ثمراتی هم داشت. همکاری‌های دو کشور می‌تواند در همه ابعاد توسعه یابد و این در حالی است که برخلاف روابط ایران و اروپا که زیر فشار آمریکا و یا تحت تأثیر بدخواهی اروپایی‌ها نسبت به نظام اسلامی ایران، دچار تغییر می‌شود، روابط ایران و روسیه، چندان تحت تأثیر این فشارها قرار نمی‌گیرد.

روابط ایران و روسیه می‌تواند در حد فاصل مرزهای شمالی ایران تا مرزهای شمالی روسیه در ابعاد مختلف امتداد داشته باشد. ۱۵ کشور در این حد فاصل وجود دارند که بعضی در حوزه امنیتی روسیه به حساب آمده و تحولات آنها برای مسکو اهمیت فوق‌العاده دارد و بعضی هم در حوزه مشترک امنیتی ایران و روسیه قرار داشته و تحولات آنها بر امنیت ملی و منافع دو کشور اثر زیادی دارد. ایران و روسیه درخصوص مباحث انرژی و ترانزیت کالا می‌توانند همکاری‌های مشترکی داشته باشند و در این میان بهره‌گیری از زیر بستر دریای خزر و استفاده از ظرفیت ترانزیتی آن می‌تواند بر وضع اقتصادی و تجاری دو کشور و نیز در بحث امنیت انرژی تأثیر زیادی داشته باشد.

ایران و روسیه می‌توانند با کار مشترک در این حوزه، بسیاری از تحولات که به صورت بالقوه می‌توانند برای دو کشور مشکلاتی پدید آورند را کنترل نموده و آنان را وادار به پیروی از یک رژیم مشترک امنیتی، اقتصادی و سیاسی کند.

ایران و روسیه می‌توانند با کار مشترک در حوزه تجارت نفت، بسیاری از روندهای ناهمخوانی که بر منافع و درآمدهای دو کشور اثر می‌گذارند را کنترل نمایند. ایران و روسیه می‌توانند بر روند فروش و قیمت‌گذاری اوپک اثر گذاشته و نوسانات قیمت‌ها را در این سازمان اقتصادی مهار نمایند. علاوه‌بر نفت، گاز نیز موضوع محوری میان دو کشور است که همکاری دو کشور به مدیریت تجارت این کالا در منطقه اوراسیا منجر می‌شود.

پیام اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی -‌دامت برکاته- که به وسیله رئیس ‌محترم مجلس به نماینده ویژه پوتین ارائه شد که در واقع چندمین نامه و پیام رد و بدل شده میان رهبران ایران و روسیه بود، نشان‌دهنده علاقه جدی دو کشور به ایجاد رابطه راهبردی میان تهران و مسکو است.

در منطقه غرب آسیا و اوراسیا، ایران و روسیه (تقریباً) تنها دو کشوری هستند که طی دو دهه گذشته از ثبات سیاسی و امنیتی بالایی برخوردار بوده‌اند. البته ثبات سیاسی ایران سابقه‌ای چهل ساله دارد. بر این اساس دو کشور می‌توانند در سایه روابط صمیمانه‌ای که میان رهبران وجود دارد، از یک‌سو پایه‌گذار روابطی راهبردی میان خود باشند و از سوی دیگر می‌توانند تحولات منطقه غرب آسیا و اوراسیا را تحت تأثیر قرار دهند.

قدر مسلم این نوع روابط نیاز به محافظت جدی دارد و از این رو دو کشور با اعزام هیئت‌های خاص و پیام‌های محرمانه سعی کرده‌اند از این روابط محافظت نمایند. از سوی دیگر دو کشور با اعزام نمایندگان و پیام‌های ویژه، در جهت توسعه روابط کوشیده‌اند اما باید در نظر داشت که غرب این روابط را به دلیل تأثیری که بر روابط و تحولات بین‌المللی دارد، با حساسیت زیاد زیر نظر دارد و تا آنجا که بتواند در تخریب آن تلاش می‌کند. در این میان استفاده از عوامل داخلی دو کشور، نقش اصلی در رساندن غرب به هدف خود دارد.

روابط رو به رشد ایران و روسیه می‌تواند به عنوان یک مدل از روابط رو به توسعه در قاره آسیا مورد توجه قرار گیرد. روابط ایران و روسیه که در وجوه مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، نظامی و تکنولوژیک رو به توسعه است، می‌تواند در توسعه روابط ایران با بعضی دیگر از قدرت‌های اقتصادی و سیاسی آسیا تکرار شود. کما اینکه این روابط می‌تواند مدلی برای توسعه روابط روسیه با کشورهای دیگر غرب آسیا باشد. بنابراین جدای از ماهیت و ‌اندازه روابط ایران و روسیه، این مناسبات می‌تواند شکل جدیدی به روابط میان کشورهای آسیایی بدهد.

ایران و روسیه یک تجربه کاملاً موفق در بحران سوریه دارند. همکاری‌های دو کشور در سوریه که از سال ۱۳۹۴ شروع شد، توانست در یک دوره کوتاه بحران پیچیده سوریه را حل کند و ثبات را به این کشور مهم غرب آسیا برگرداند. این روابط در طول این حدود شش سال حفظ شده و تروریزم را در غرب آسیا با بن‌بست مواجه کرده است.

این نکته را هم باید در نظر داشت که بحران سوریه تنها بحرانی نیست که غرب آسیا را تحت تأثیر قرار ‌داده و یا تنها بحرانی نیست که به همکاری ایران و روسیه در حل آن احتیاج دارد. بنابراین مدل همکاری ایران و روسیه می‌تواند در حل بحران‌های دیگر منطقه غرب آسیا نظیر بحران یمن که یک پای آن آمریکاست، به کار گرفته شود و اساساً مانع شکل‌گیری بحران‌های جدیدی در منطقه با محوریت آمریکا و عوامل آن شود.

مدل رفتاری ایران و روسیه در منطقه بیانگر آن است که همکاری‌های تهران و مسکو ثبات‌آور است و این در حالی است که مدل رفتاری آمریکا و عوامل منطقه‌ای آن آشوب‌زا است. بدون شک ملت‌های منطقه و بسیاری از دولت‌های منطقه که از بی‌ثباتی رنج می‌برند، مدل رفتاری ایران و روسیه را ترجیح می‌دهند اما توجه عمومی به آن، نیازمند کار دیپلماتیک تهران و مسکو است و علاوه‌بر آن به تبلیغ هم احتیاج دارد، تا فشار ملت‌ها برای تغییر رفتار بعضی از دولت‌های منطقه به نتیجه برسد

ما در مقابل ظلم همچنان خواهیم ایستاد

نه ما به آمریکا تعظیم خواهیم کرد و نه آمریکا به ما نگاهی مهربانانه خواهد داشت، او به متحد و نوکر خود شاه رحم نکرد به ما که ذکرمان مرگ بر آمریکاست  محبت کند؟! 

پس ما باید خودمان را برای کنار آمدن با تحریم های ظالمانه ی آمریکای تروریست، آماده کنیم.

برای آنکه بتوانیم تحریم ها را خنثی کنیم هیچ راهی جز کار و تلاش نیست و برای انجام آن به دولتی نیازمندیم که بتواند میدان کار و تلاش را توسعه بخشد. 

 سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می گوید جو بایدن هم به عنوان یک نامزد انتخاباتی و هم به عنوان رئیس جمهور، کاملا واضح گفت که ما از ایران مسلح به هسته‌ای استقبال نخواهیم کرد.

واقعا این حرف ها باعث حیرت آدمی می شود ایرانی که هسته ای نبود  را تحت تحریم قرار داده اند و علت اعمال آن همه تحریم را  آقای بایدن خوب می داند برای چیست  روشن است که ایران هسته ای نبود ولی  مقاومت اسلامی در مقابل داعش و نیروهای مزدور آمریکا چون کوه ایستادند و نگذاشتند آمریکا و صهیونیست ها و مزدورانشان  در سوریه و یمن و عراق  آنچه مایل بودند را به انجام برسانند، عمود خیمه مقاومت  را هم خوب تشخیص داده بودند که ایران است.

جری شدند و ایران را تحریم کردند. 

حالا آنان برای توجیه تحریم های ظالمانه ی خود می گویند  :

ما از ایران مسلح به هسته‌ای استقبال نخواهیم کرد. 

دولت آینده باید به سمت تولید مواد غذایی حرکت کند، جهاد کشاورزی  باید پا به میدان گذاشته و از تمام تجربیات و دانش خود برای تهیه ارزاق عمومی استفاده کند. 

در این وبگاه بارها نوشته ام ماشین آلات کشاورزی را باید  به قیمت مناسب در اختیار کشاورزان  قرار داد اگر دولت قادر به این امر نیست ماشین آلات کشاورزی را بصورت اقساط طولانی مدت  با بهره ی کم در اختیار آنان قرار دهد. 

البته کدام دولت می تواند این کار را انجام دهد؟ دولتی که  با آمریکا ست یا دولتی که تمام قد بر ضد آمریکا می ایستد ؟ 

ما محبوریم از یاران سردار شهید قاسم سلیمانی دعوت کنیم بیایند و دولت را در دست بگیرند تا مگر به داد مردم برسند. 

اینگونه ما در مقابل ظلم همچنان خواهیم ایستاد 

 

 

جانمان فدای انقلاب اسلامی

ماه را باید تماشا کرد و رفت

مردم ابران در عصر کرونا  با حضور در راه پیمایی 22 بهمن  عالی ترین پیام خود را به انقلاب اسلامی دادند و آن پیام این بود.

جانمان فدای انقلاب اسلامی 

/۴۲ سالگی انقلاب اسلامی/

حاشیه نگاری خبرنگاران ایسنا از مراسم ۲۲ بهمن ۹۹

برگزاری مراسم بزرگداشت ۲۲ بهمن ۹۹ از ساعت ۱۰ صبح امروز؛ چهارشنبه در مسیرهای ویژه‌ای که برای موتور و دوچرخه و خودروها پیش بینی شده رسما آغاز شد.

به گزارش ایسنا ؛ مراسم رسمی بزرگداشت چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در شرایطی آغاز  شد که ساعتی پیش از آن در مسیرهای تعیین شده خبرنگاران حضوری متفاوت از اقشار مختلف را برای حضور در این راهپیمایی گزارش دادند. این مراسم در مرکز شهر تهران با حضور صدها موتور سوار آغاز شد.

روز ۲۲ بهمن امسال به نام شهید حاج قاسم سلیمانی نامگذاری شده است.

راهپیمایی امسال به علت همه‌گیری کویید ۱۹ با وسایل نقلیه متعدد برگزار شد. راهپیمایان با استفاده از ماسک و دستکش در خیابان حضور پیدا کردند.

در کنار خیل موتور سوار، ده‌ها اسکیت‌باز و دوچرخه سوار نیز دیده می‌شد. اسکیت‌بازان و دوچرخه سواران جوان و نوجوانی که وسایل نقلیه خود را با پرچم ایران و عکس‌های شهدا تزئین کرده‌اند.

نیروهای امنیتی، آتش‌نشانان، اورژانس تهران، پلیس راهنمایی رانندگی، نیروی انتظامی چنهوری اسلامی ایران در مهم‌ترین نقاط راهپیمایی حضور به عمل آورده تا از پیش آمدن هر گونه مشکل پیش گیری کنند.

22 بهمن 99 / عکس: علی قورچیان

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : علی قورچیان

امسال هم در مسیر راهپیمایی به سمت میدان آزادی گروه های سرود دانش آموزی اجرا داشتند.

چندین گروه سرود متشکل از جوانان و نوجوانان با لباس‌های فرم از حد فاصل تأتر شهر تا میدان آزادی حضور داشتند که شعرهایی با مضمون انقلاب اسلامی ایران، دهه فجر و سرکوب حکومت شاهنشاهی می‌خواندند.

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : محسن فرامرزی

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : محسن فرامرزی

نمایش ادوات جنگی و توان نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران از جمله نمایش سامانه سوم خرداد در میدان آزادی از حاشیه های مراسم امروز بوده است.

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : منیرالسادات سیدرضا

در ضلعی از میدان آزادی شاهد حضور نمادین خودروهایی بودیم که سرنشینان آن خانواده ها با تکان دادن پرچم ایران از پنجره ماشین حضور خود را اعلام می کردند.

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : پدرام خسروانی

هم چنین در ضلع دیگری از میدان آزادی موتورسوارانی را شاهد هستیم که با حمل پرچم ایران در خیابان آزادی به سمت میدان آزادی در حال حرکت هستند.

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : پدرام خسروانی

حضور جوانان و نوجوانان دوچرخه سوار  از دیگر تفاوتهای امسال راهپیمایی ۲۲ بهمن با دیگر سال ها بود که در شرایطی برگزار شد که برگزار کنندگان مراسم تاکید ویژهای بر رعایت پروتکل های بهداشتی داشته اند.

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : اکرم احقاقی

علی رغم اعلام برگزاری موتوری و خودرویی راهپیمایی، تعدادی از شهروندان با پای پیاده در مسیر منتهی به میدان آزادی راهپیمایی داشتند . افرادی با زدن ماسک و رعایت فاصله اجتماعی در میدان انقلاب تصاویر شهدایی مانند شهید حججی را در دست گرفته بودند.

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : علی قورچیان

یا در مسیری دیگر پدران و مادرانی بودند که عکس سردار شهید سلیمانی را بر سینه خود چسبانده بودند یا نوجوانانی که عکسی از شهید فخری زاده را در دست داشتند.

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : زهرا فلاحیان

پس از گذشت ساعاتی از راهپیمایی پرچم‌ دو کشور ایالت متحده آمریکا و اسرائیل مقابل دانشگاه تهران توسط راهپیمایان به آتش کشیده شد.

حضور خبرنگاران، عکسان و تصویربرداران صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و خبرگزاری‌های رسمی کشور به وضوح قابل مشاهده بود. اصحاب رسانه ضمن مصاحبه با راهپیمایان از اتفاقات ریز و درشت راهپیمایی ۲۲ بهمن آثاری را به ثبت رساندند تا حضور مردم و راهپیمایی ۲۲ بهمن را به سمع و نظر مردم ایران و جهان برسانند.

 

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : اکرم احقاقی

برخی با کودکانی که به همراه آورده اند با وجود ماسک هایی که به صورتشان هست از هیجانی که در فضای خیابان برپاست عکس سلفی می گیرند تا برای آن ها به یادگار بماند که حتی در چنین شرایطی ایران خود را دوست داشته اند.

توزیع ماسک رایگان در بین شرکت کنندگان راهپیمایی ۲۲ بهمن از سوی سازمان بسیج مستضعفین شهرداری تهران از جذابیت های مراسم امسال بوده است. با این حال متاسفانه برخی هم با بی توجهی رعایت پروتکل ها را نادیده گرفتند.

حرکات نمایشی چتربازانی که بر فراز میدان آزادی چرخ میزدند نیز دیدنی بود.

۲۲ بهمن ۹۹ /عکس : زهرا فلاحیان

نمایش صفحاتی از روزنامه های بهمن ۵۷ در میدان حر برای سن و سال دارترها یادآور روزهای انقلابی و برای جوانتر ها تجربه آموزی دارد.

راهپیمایانی که در میدان انقلاب حرکت می کردند شعار مرگ بر آمریکا ، مرگ بر انگلیس ، مرگ بر منافق و مرگ بر اسراییل سردادند.

حضور نیروهای جمعیت هلال احمر در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن در میدان انقلاب نیز جلب توجه میکرد.

در پایان راهپیمایی خودرویی و موتوری یوم الله ۲۲ بهمن و آغاز سخنان رییس جمهور از صدا و سیما  متن قطعنامه سراسری این راهپیمایی در ۹ بند قرائت شد.

انتهای پیام