منبع : شعر پاک sherepaak.com

میتپد در سینهام، عشق وطن
خونِ غیرت میدود در جان و تن
کوه اگر لرزید، ما محکمتریم
فاتحانی از سپاهِ حیدر یم
مرز ما، خطِّ شرف، سنگر شده
هر شهیدی، ضامن کشور شده
هر شهید، آیینهی تطهیر شد
پشتِ هر تکبیر، رعدی شیر شد
بوسه بر خاک وطن، آیین ماست
روح توحید و علی، در دین ماست
ای جهان! بنگر به مردانِ وفا
پشتشان کوه است، ایمان بر خدا
چون گذر کردیم از شبهای درد
صبحِ ما «بشرای فتحِ» مردِ مرد
قدس میبیند که فتحش گام ماست
پشت دشمن، سایهی احکام ماست
چشم قدس افتاده بر دستان ما
انتقام کربلا؛ از آنِ ما
رهبــرم، آن نور چشم انبیاست
دست او بر قبضهی فتح و شفاست
هر نَفَس از خطبهاش ایمان گرفت
قوم ما از عزم او، طوفان گرفت
در رکابش کوهها هم سربهزیر
هر چه او فرمود، شد راهِ مسیر
قلب رهبر، رمزِ فتحِ خیبری است
ذرهذره ارتش ما حیدریست
«وعدهی صادق» همان سِرِّ الست
خون ما شد شعلهها بر قوم پست
پرتوی از « وعدهی صادق» رسید
رعدی از افلاک، بر خائن جهید
تیر موشک، تیری از اعماق ماست
خشم ما، شمشیرِ آیات خداست
این همان پایان عهد ناتنیست
این صدا، آغاز صبح روشنیست
خون ما ناموس ما را پاک داشت
قلب دشمن را به خاک و… خاک داشت!
صهیون از طوفانِ غیرت خسته شد
چهرهاش از خشم خود، بشکسته شد
«فاتحینالارض» نام نسل ماست
جبهههامان، مکتب خونِ خداست
پرچم سبز ولایت در فلق
میدرخشد چون سحر بعد از شفق
مرز ما را غیرتِ مردان بس است
سایهی فرمانده، آتش بر خس است
هیچ دستی فاتح این خاک نیست
دشمن دون را، رهِ افلاک نیست
سروِ ما برجاست از طوفانِ زور
ریشهاش در خون مردانِ غیور
ای وطن، ای جلوهی توحیدِ دهر
در تو پیدا، آیههای فتح و قهر
نام تو، آیاتِ محکم در کتاب
ذرهذره خاک تو، صِدق و صواب
با علی تا فتحِ آخر ماندهایم
تکتکِ ما حیدر حیدر خواندهایم
ای وطن! ای نغمههای سلسبیل
در دلت جاریست نورِ جبرئیل
ما ز خونِ دل، تو را گلکردهایم
با دعای مادران، پروردهایم
در دلِ تاریخ، همچون کهکشان
پرچمِ ایران، بلند و جاودان … 🇮🇷
✍🏻 زهرا عبدی “دیبا ”
وطن
ایران