برای ظهور باید قدرتمند شد و لحظه ای دست از تلاش نباید کشید ماه را باید تماشا کرد و رفت | ۱۴۰۴/۰۶/۱۵ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۱

در یوم الله بزرگی که در پیش روی خواهیم داشت  اسرائیل به فضل و رحمت الهی برای همیشه نابود خواهد شد

خداوند سبحان در قرآن کریم می فرماید :

إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ «1» وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً «2» فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً «3»

هنگامى كه نصرت الهى فرا رسيد. مردم را ديدى كه دسته دسته در دين خدا وارد مى‌شوند. پس بايد سپاسگزارانه پروردگارت را تنزيه كنى و از او آمرزش بخواه كه او توبه‌پذير است.

این آیات الهی خبر از پیروزی نهایی اسلام در سیاره زمین را دارد و روزی فراخواهد رسید که فوج فوج و یا دسته به دسته مردم جهان به دین اسلام می گروند و این وعده ی الهی روزی در جهان محقق خواهد شد.

اگر چه این اتفاق به اذن و اراده الهی رخ خواهد داد ولی دشمنان اسلام ناخواسته عامل این اتفاق بزرگ خواهند شد و جالب است خداوند مکر آنان علیه اسلام را مبدل به عامل پیروزی دین مبین اسلام در جهان خواهد کرد و آن دادار مهربان دانا فرموده است :

وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ - سوره آل عمران

ترجمه:

و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش،) نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چاره‌جویی کرد؛ و خداوند، بهترین چاره‌جویان است.

حال قوم یهودِ عنود، علناً علیه اسلام وارد میدان شده است و این قوم جنایتکار نادان از خدا بی خبر نمی داند که لحظه به لحظه به سمت نابودی و "اضمحلال خود" گام بر می دارد و امروز می بینیم تمام کشورهای اسلامی به این باور رسیده اند که این قوم پلید و شیطانی تا چه حد جنایتکار و ضد دین مبین اسلام و بشریت می باشد، لذا جبهه مبارزه با صهیونیست هر لحظه وسیع تر خواهد شد و در یوم الله بزرگی که در پیش روی خواهیم داشت اسرائیل به فضل و رحمت الهی برای همیشه نابود خواهد شد.

دعا می کنیم خداوند طول عمر به رهبر عزیزمان عنایت فرماید

اخیرا متوجه شدم آرزوی دیرینه ی ما در مورد ایجاد اردوگاه های کار اسلامی دیر وقتی ست به فرمان رهبر گرانمهرم در زندان ها اعمال شده است و زندانیان ضمن استفاده از امکانات آموزش های معنوی مشغول به کار بوده و حقوقی دریافت و برای معاش خانواده خود ارسال می کنند.

این روش خداپسندانه و عالمانه قابل تأمل است و تنها کاری که از دست ما برای تشکر از رهبر عزیز بر می آید دعاست .

دعا می کنیم خداوند طول عمر به ایشان عنایت فرماید و سایه ی مهرش از سر مردم ایران و جهان اسلام و معنویت کم نشود.

دعا می کنیم خداوند سبحان انقلاب اسلامی را برای نجات بشریت از ظلم ظالمان حفظ و هر لحظه قدرتمندتر گرداند.

آمین یا رب العالمین

مسلمان باید از خواب غفلت بیدار شوند...

خدا به انسان عقل داده است بالاتر از آن از جان خود در هر ذره ای برای بهتر زیستن و کسب شعور و دانش به ودیعت نهاده است

جان نباشد جز خبر دز ٱزمون

هر که را افزون خبر جانش فزون

اگر گاهی اوقات عقل و خرد به یاری نمی آیند از جان باید بهره برد.

دیری ست که انگلیس یک کشور جعلی به نام اسرائیل را در قلب خاورمیانه بوجود آورده است تا تمام خاورمیانه را به بهانه یهودیت تصاحب کند ، اصلا این پایگاه نظامی، کشور نیست، کاری که آمریکا با سرخپوستان کرد همان بلا را می خواهند بر سر کشورهای نفت خیز اسلامی در آورند.

مهمتر از تهیه هرگونه اسلحه، بیدار کردن ملل اسلامی ست.

باید سفیران کشورهای اسلامی مرتب با هم در گفتگو باشند، باید تمام حکام اسلامی را از خواب غفلت بیدار کرد.

آنان که دارای جان قوی هستند اگر متمرکز شوند می فهمند که داستان هفت اکتبر سناریویی بود که خود صهیونیست ها مدیریت آن را به عده داشته اند چون طرح اسرائیل بزرگ یا خاورمیانه جدید را چندین سال است که تدوین کرده و حال مو به مو آن طرح را با جنایت و بربریت دارند اجرا می کنند.

رضا پهلوی احمق مثل مادر مرده های بدبخت در مقابل نتانیاهو گردن کج کرده بود که در صورت فرو پاشی حکومت ایران، او را جهت اداره ایران انتخاب کنند در صورتیکه هدف استکبار چیز دیگری ست الان همه ی دنیا می بینند که صهیونیست های جنایتکار با خیال راحت و آرامش کامل خانه های مردم محروم فلسطین را بر سر مردم گرسنه و درمانده فلسطین آوار می کنند همین کار را هم بعدا با لبنان و اردن و کویت و قطر و دیگر کشورهای اسلامی خواهند کرد.

یکبار امام زمان قلابی برای ما شیعیان آفریدند و دیدند از آن کار نتیجه ای نگرفته اند الان در فکر آن هستند مانند جولانی یکنفر را از بین شیعیان پیدا کنند که وقتی پای جنایت شان به عربستان باز شد ناگهان جهان اسلام ببیند که شب سر تمام سران کشور عربستان بریده و روی سینه های شان است و بعد از آن امام زمان جعلی ادعای امام زمانی کند. .

در سوریه سفارت ایران را با موشک زدند و صدای هیچ کس در نیامد نه حقوق بشر و نه سازمان ملل کاری کرد در سوریه ای که دیگر بشار اسد در آن نبود تمام پایگاه های نظامی را اسرائیل موشک باران کرد صدای هیچ کس در نیامد در قطر آن جنایت اخیر را مرتکب شدند کشورهای عربی یک سر و صدایی کردند و تمام شد.

من نمی دانم چرا مسلمانان آیه وحدت را نادیده گرفته اند؟ دستور واعتصموا بحبل الله برای همه مسلمانان جهان از سوی خداوند دانا صادر شده است چرا تمام کشورهای اسلامی به حبل الهی چنگ نمی زنند؟ ما مسلمانان که حدود 73 فرقه شده ایم در سه چیز با هم اشتراک عقیدتی داریم و آن خدا ، قرآن و رسول الله است

دست از تفرقه بازی ها باید برداشت و تمام مسلمین جهان در مقابل صهیونیست های جانی که البته در حقیقت آمریکا و انگلیس هستند متحد شوند.

یک کشور فقیر اسلامی به نام یمن دارد به تکلیف الهی خود عمل می کند و باید همه ی کشورهای اسلامی اختلافاتی که قرن ها دشمنان اسلام برای نابودی اسلام آفریده اند را کنار بگذارند و با تأسی به خدا و قرآن و رسول الله به گرد هم جمع شده و درمقابل انگلیس و آمریکا بایستند اصلا اسرائیلی وجود ندارد که نام او را هم بیاوریم انکه می گوید من نخست وزیر اسرائیلم ، نوکر استکبار است.

مسلمان باید از خواب غفلت بیدار شوند و الا دشمنان بیدار و جنایتکارِ تا دندان مسلح به راحتی تمام کشورهای اسلامی را نابود خواهند کرد و شک نباید کرد که سازمان ملل متحد که تحت مدیریت استکبار است در خدمت ملل جهان نخواهد بود و حقوق بشر هم مثل سازمان ملل، حقوق استکبار است و از حقوق جنایت پیشگان حمایت کرده و خواهد کرد.

میلاد نور مبارک

جهان بپا شده محضِ گلِ لَقاي محمّد
درود و تهنيت حق بود سزاي محمّد

مَقام ذرّه چه داني؟ شكوهِ دانش و حكمت
نهاده سر به ارادت ز جان به پاي محمّد

به سرسراي بزرگان چنين نوشته به نامش
كه هست شأن بزرگي فقط براي محمّد

به چشم من بنشيني از آن عيان تو ببيني
كه جانِ هر چه مَلَك بوده در ثَناي محمّد

به غم نشسته بگو هان،كه دوستدار علي را
ز شام غم برهاند يقين دعاي محمّد

صفاي مَروه چشيدم نبود هر چه كه ديدم
قسم به سوره ي طارق بِه از صفاي محمّد

طارق خراسانی

موج محکومیت منطقه‌ای و بین‌المللی علیه حمله متجاوزانه اسرائیل به قطر

بین‌الملل غرب آسیا

کد خبر:۱۳۰۳۵۲۳

۱۹:۱۷۱۴۰۴/۰۶/۱۸

موج محکومیت منطقه‌ای و بین‌المللی علیه حمله متجاوزانه اسرائیل به قطر / اقدام رژیم صهیونیستی چالشی برای امنیت و ثبات کل منطقه

حمله هوایی رژیم صهیونیستی به اقامتگاه و محل نشست اعضای دفتر سیاسی حماس در پایتخت قطر، موجی گسترده از واکنش‌ها و محکومیت‌ها را در سطح منطقه‌ای و جهانی برانگیخت.

موج محکومیت منطقه‌ای و بین‌المللی علیه حمله متجاوزانه اسرائیل به قطر / اقدام رژیم صهیونیستی چالشی برای امنیت و ثبات کل منطقه

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، حمله رژیم صهیونیستی به دوحه و هدف قرار دادن محل اقامت اعضای دفتر سیاسی جنبش حماس، واکنش‌های تند و محکومیت‌های گسترده‌ای در سطح منطقه و جهان به همراه داشته است و کشور‌های عربی، گروه‌های مقاومت و نهاد‌های بین‌المللی این اقدام را «جنایتکارانه» و «نقض آشکار قوانین بین‌المللی» خوانده و بر حمایت کامل خود از قطر تأکید کردند.

در همین راستا، انور قرقاش، مشاور رئیس امارات در امور سیاسی اعلام کرد: «امنیت کشور‌های حاشیه خلیج فارس تجزیه‌ناپذیر است و ما قلباً و عملاً در کنار قطر ایستاده‌ایم.»

او همچنین این حمله را «بزدلانه و خیانتکارانه» توصیف و بر همبستگی کامل ابوظبی با دوحه تأکید کرد.

وزارت خارجه عربستان سعودی نیز با صدور بیانیه‌ای ضمن محکومیت این اقدام، خواستار محکومیت فوری آن از سوی جامعه جهانی شد.

این وزارتخانه تصریح کرد که ریاض تمامی امکانات خود را برای پشتیبانی از قطر در هر اقدام متقابل در اختیار خواهد گذاشت.

از سوی دیگر، جنبش جهاد اسلامی فلسطین با توصیف این حمله به‌عنوان «جنایت تمام‌عیار» و «نقض آشکار قوانین و ارزش‌های انسانی»، تأکید کرد که این اقدام نشان‌دهنده اصرار رژیم اشغالگر بر ادامه جنگ نسل‌کُشی علیه ملت فلسطین است.

این جنبش دولت آمریکا و به‌ویژه شخص دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور این کشور را مسئول مستقیم این تجاوز دانست و اعلام کرد که چراغ سبز واشنگتن زمینه‌ساز چنین حملاتی شده است.

یمن نیز از طریق مهدی المشاط، رئیس شورای عالی سیاسی ضمن ابراز همبستگی کامل با حماس و محکوم کردن این تجاوز، هشدار داد: «آنچه در دوحه رخ داد، نشان می‌دهد که با وجود رژیم صهیونیستی هیچ صلح و ثباتی در منطقه ممکن نیست.»

او افزود که آمریکا شریکی کامل در این جنایات است و تنها اتحاد کشور‌های منطقه می‌تواند مانع تکرار چنین اقداماتی شود.

در همین راستا، جنبش مجاهدین فلسطین این حمله را «تجاوزی خطرناک و بی‌سابقه» علیه حاکمیت قطر و امنیت خلیج فارس دانست و تأکید کرد نباید هیچ‌گونه تساهلی در برابر آن صورت بگیرد.

وزارت خارجه اردن نیز در بیانیه‌ای این حمله را «نقض آشکار حقوق بین‌الملل و تهدیدی جدی برای امنیت ملت قطر» توصیف کرد.

همچنین آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل این حمله را «نقض آشکار حاکمیت و تمامیت ارضی قطر» دانست.

علاوه بر این، الجزایر، عراق، عمان کویت، ترکیه و سایر کشور‌های عربی و اسلامی نیز با بیانیه‌هایی جداگانه این حمله را محکوم کردند و نسبت به پیامد‌های خطرناک آن بر ثبات منطقه هشدار دادند.

این موج گسترده محکومیت‌ها بار دیگر نشان می‌دهد که اقدام رژیم صهیونیستی در حمله به خاک قطر، نه تنها تهدیدی علیه یک کشور عربی، بلکه چالشی برای امنیت و ثبات کل منطقه و قوانین بین‌المللی تلقی می‌شود.

این بیانیه‌ها پس از آن صادر شد که منابع رسانه‌ای از حمله هوایی رژیم صهیونیستی به دفتر جنبش حماس در دوحه خبر دادند.

رسانه‌های صهیونیستی اذعان کردند که این حمله با هماهنگی دولت آمریکا و شخص دونالد ترامپ انجام شده است. با این وجود دفتر نخست‌وزیری رژیم صهیونیستی مدعی شد: عملیات علیه رهبران حماس کاملاً مستقل و اسرائیلی بود.

وزارت امور خارجه قطر نیز با صدور بیانیه‌ای شدیداللحن، حمله رژیم صهیونیستی به اماکن مسکونی شماری از اعضای دفتر سیاسی جنبش حماس در دوحه را «جنایتکارانه و بزدلانه» خواند و تأکید کرد این اقدام تهدیدی جدی علیه امنیت شهروندان و ساکنان قطر به شمار می‌رود.

چند دلیل مهم برای آنکه ثابت شود بستر دریاچه ارومیه ترک های زیادی برداشته است

به نام خدا

از عنوان مقاله هر خواننده ای متوجه مطلبی می شود که درد واقعی دریاچه ارومیه را بیان می کند.

ما از این جهت پیرامون این موضوع بحث می کنیم تا بزرگان کشور که از درد دریاچه بی خبرند از آن مطلع شوند .

دلایل شکستگی در بستر دریاچه

۱_ قبل از آنکه بستر دریاچه با شکستگی مواجه شود چاههای آب باغات و زمین‌های کشاورزی اطراف دریاچه شیرین بوده است و پس از شکست در بستر رودخانه تمام آب آن چاه ها شور می شود

۲_ محال است که تبخیر سطحی آب دریاچه آنقدر شدید باشد که در مدت اندکی باعث خشک شدن دریاچه شود.

بارها با هزینه های هنگفتی دریاچه آبگیری شده ولی بسرعت آب دریاچه از بین رفته است.

۳_ دیده شدن نمک های انباشته شده در زیر پل شهید کلانتری خود حکایت از محل شکستگی بستر دریاچه را دارد زیرا هنگام نفوذ آب به زیر زمین نمک های موجود در آب در آن نقطه انباشته شده است ‌

این سه دلیل بزرگ و مهم به تمام مهندسین و اهل فن ثابت می کند که خشک شدن دریاچه هیچ ربطی به ایجاد سدها ندارد دریاچه بارها با نزولات آسمانی مملو از آب شده است و چنانچه ما بتوانیم بستر دریاچه را ترمیم کنیم بدون نیاز به آب سدهای مجاور با هدایت آبی که از تقاط خاص زیر زمینی که دیده نمی شود و وارد کشور ترکیه میگردد با تکنیکی بسیار ساده از آن منابع می توانیم به دریاچه ارومیه آبرسانی بسیار عالی داشته باشیم .

لازم به توضیح است این منابع آب در حوضه های زیر زمینی بقدری زیاد است که باید قبل از ورود آب به دریاچه توسط سدی مهار گردد .

ما قبل از اینکه عملیات رفع شکستگی بستر دریاچه را به انجام برسانیم ابتدا با حفر تونل هایی حوضه های بزرگ آب را عملا نشان خواهیم داد .

اگر نهادی پاک و دلسوز که بری از فساد اقتصادی باشد پا به میدان طرح احیای دریاچه ارومیه بگذارد در کمتر از پنج سال دریاچه احیا و محال است بار دیگر خشک شود چون هم منافذ خروجی آب دریاچه گرفته خواهد شد و هم مدام از حوضه های زیر زمینی در حدود صدکیلو متری دریاچه ارومیه برای همیشه آب دریاچه را تامین خواهیم کرد، آب هایی که از چشم ها پنهان است و به سمت کشور ترکیه روان می گردد.

مهندس رسول یاراحمدی

انقلاب اسلامی ایستایی نمی شناسد

سوپرایز نظامی ایران؛ موشک پرقدرت زیرزمینی وارد میدان شد

ماه را باید تماشا کرد و رفت

انقلاب اسلامی ایستایی نمی شناسد

موشک خرمشهر با توان حمل کلاهک سنگین و بردی تا دو هزار و پانصد کیلومتر، برای هدف‌ قرار دادن مراکز مستحکم و پایگاه‌ های دوردست طراحی شده و به‌ ویژه علیه تأسیسات زیرزمینی کارایی بالایی دارد.

در رزمایش «اقتدار پایدار ۱۴۰۴» که از دریای عمان تا شمال اقیانوس هند اجرا شد، ایران با استفاده از موشک‌ های بردبلند و پهپاد انتحاری «باور-۵» پیام آشکاری از آمادگی نظامی و پوشش مسیر های حیاتی تجارت جهانی مخابره کرد.

این تمرین با بهره‌گیری از تجربیات عملیات «وعده صادق» دقت، قدرت تخریب و توان عبور از پدافند دشمن را تقویت کرده و نشان داد که محور مقاومت می‌ تواند از باب‌المندب تا اقیانوس هند خطوط آتش و حتی محاصره دریایی ایجاد کند.

رهبر عزیزم، من می دانم درد دریاچه چیست و این درد درمان شدنی است

چرا دریاچه ارومیه خشک شد!

ماه را باید تماشا کرد و رفت

خیال همه تخت، دریاچه ارومیه مُرد ببخشید اشتباه نوشتم ، دریاچه ارومیه به شهادت رسید.

شاید حداکثر تا هفت سال دیگر زنده باشم و در این هفت سال تنها کسی که می داند درد دریاچه چیست می تواند آن درد را مداوا کند و دوباره دریاچه زنده شود

بارها گفته ام و باز می گویم بنده بابت مدیریت احیای دریاچه ارومیه یک ریال دستمزد نمی خواهم ، به آب هیچ سدی نیاز ندارم آنان که خشک شدن دریاچه را به ایجاد سدها مربوط می دانند یا نادان هستند و یا خیلی دانا هستند که با این نوع گفتار می خواهند ذهن مردم را از اشتباهی که صورت گرفته دور نگهدارند.

ما دریاچه را اول درمان می کنیم و بعد آن را پر از آب تحویل دولت و ملت شریف ایران خواهیم داد.

خدا کند رهبر عزیزمان این مطلب را بخوانند چون یقین دارم ایشان دستورات لازم و بایسته ای را درباره دریاچه ارومیه صادر خواهند کرد.

اگر از اولین روز درمان دریاچه تا پنج سال بعد دریاچه مملو از آب پایدار نشد مرا در کنار دریاچه اعدام کنند.

رهبر عزیزم، من می دانم درد دریاچه چیست و این درد درمان شدنی است

چرا دریاچه ارومیه خشک شد!

با نگاهی به آخرین تصاویر ماهواره‌ای اخذ شده از دریاچه ارومیه و گزارشات شاهدان عینی، متأسفانه باید گفت که میراث آبی چند هزار ساله ما، امروز به طور کامل خشک شده و هر آن‎‌چه از وقوع آن بیم داشتیم، در آستانه رخداد است. کابوسی که دهه‌هاست دریاچه‌ها و تالاب‌های خشک جهان بدان مبتلا هستند، امروز آسایش دریاچه ارومیه را مشوش کرده و همان کابوسی که دریای آرال را به کام خاموشی فرستاده، امروز بر دریاچه ارومیه سایه افکنده است ...

شنبه، 11 آذر 1402 | Article Rating

حزب اتحاد ملت ایران اسلامی طی بیانیه‌ای تفصیلی-تحلیلی، مواضع خود را در خصوص علل خشک شدن دریاچه ارومیه به شرح زیر اعلام کرد؛

با نگاهی به آخرین تصاویر ماهواره‌ای اخذ شده از دریاچه ارومیه و گزارشات شاهدان عینی، متأسفانه باید گفت که میراث آبی چند هزار ساله ما، امروز به طور کامل خشک شده و هر آن‎‌چه از وقوع آن بیم داشتیم، در آستانه رخداد است. کابوسی که دهه‌هاست دریاچه‌ها و تالاب‌های خشک جهان بدان مبتلا هستند، امروز آسایش دریاچه ارومیه را مشوش کرده و همان کابوسی که دریای آرال را به کام خاموشی فرستاده، امروز بر دریاچه ارومیه سایه افکنده است ...

از منظر تاریخی در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80، با مشاهده نشانه‌های پسرفت دریاچه ارومیه، فرایندهای نامه‌نگاری میان دستگاه‌های مسئول آغاز شد. مکاتباتی که خروجی میدانی نداشتند و بیش از آن‌که به علاج‌بخشی واقعی بپردازند، به فرافکنی و گفتاردرمانی روی آورده بودند. حتی ساختار دولتی تعریف شده برای احیای دریاچه در اواخر دهه 80 نیز در عمل نه تنها اقتدار و اعتبار لازم برای احیای دریاچه را تأمین نمی‌نمود، بلکه به مناسبت‎های مختلف، اعضای آن در خلاف جهت منافع دریاچه ارومیه عمل می‎کردند. نتیجه این شد که در کم‌تر از 20 سال، ارتفاع آب دریاچه ارومیه به اندازه 8 متر کاهش پیدا کردبرای دریاچه‌ای مانند دریاچه ارومیه که به سبب ویژگی‌های توپوگرافی، دریاچه‌ای با عمق کم ولی وسیع است، این میزان کاهش ارتفاع معادل بود با از دست دادن قسمت عمده‎ای از سطح و حجم دریاچه و مرگ آن.

درباره علل خشکی دریاچه ارومیه، نظرات متعددی وجود داشت. اگر چه بخش قابل توجهی از اظهارنظرهای انجام شده تغییرات اقلیمی را مسبب وضع موجود می‌دانستند، اما مطالعات علمی دقیق‌تر نشان می‌داد که نقش انسان در خشک شدن دریاچه ارومیه به مراتب پررنگ‌تر از تغییرات اقلیمی بوده است. رشد روزافزون جمعیت حوضه آبریز دریاچه ارومیه و افزایش نیاز به آب برای مصارف مختلف به ویژه کشاورزی، موجب شده بود که برداشت آب از مقدار مجاز فراتر رفته و حتی به حقابه حداقلی دریاچه نیز دست‌اندازی شود. وضعیت کشاورزی نیز نابسامان بود. عدم نظارت بر سطح زیرکشت و الگوی کشت موجب شده بود که اولاً سطح زیرکشت اراضی کشاورزی حوضه از 382 هزار هکتار در سال 1373 به 479 هزار هکتار در سال 1394 برسد (25 درصد افزایش) و ثانیاً محصولات کشت شده از محصولات استراتژیک و کم‌آب‌بر به محصولات غیراستراتژیک و پرآب‌بر تبدیل شود. به عنوان نمونه، کشت غلات (گندم و جو) کاهش پیدا کرده و در عین حال، کشت نباتات علوفه‌ای (یونجه و ذرت) و باغات (به ویژه باغات سیب) افزایش پیدا کرده بود. در مزارع نیز به سبب نبود تکنولوژی‌های نوین آبیاری و دانش روز مزرعه‌داری، آب بسیار زیادی مصرف می‌گردید ولی خروجی آن یعنی میزان تولیدات کشاورزی وضعیت مناسبی نداشت. به معنای واقعی کلمه، سهم آب دریاچه ارومیه به بهانه کشاورزی، صرف تولید محصولاتی اندک شده و از آن دریغ می‌شد. مایه حسرت است بدانیم در سال‌های پایانی دهه 80 که دریاچه روز به روز به مرگ خود نزدیک می‌شد، سد بوکان افزایش ارتفاع داده شد و سدهای شهرچای، قلعه‌چای، زولا، دیریک و ساروق وارد مدار بهره‌برداری شدند و پای خود را بیش‌تر بر گلوی دریاچه نیمه‌جان ارومیه فشردند.

در اوایل دهه 90 و متأثر از تغییر در ساختار قوه مجریه، اراده سیاسی لازم برای احیای دریاچه که در واقع موتور محرک هر اقدام دیگری بود، در ساختار دولت شکل گرفت. تلاش بر این بود که در گام نخست از پسرفت بیش‌تر آن و افتادن دریاچه در ورطه نابودی کامل جلوگیری شود و در مرحله بعد منابع مختلف آبی، حقابه دریاچه ارومیه تأمین و مسیر احیای دریاچه (یعنی افزایش تراز آن) پیموده شود. علی‌رغم همه کاستی‌ها، اوضاع تا اواخر دهه 90 کج‌دار و مریز ولی رو به جلو بود تا این‌که با فرا رسیدن فصل تغییر دولت، انگیزه دستگاه‌های مسئول برای اتمام پروژه‌های آب‌رسان به دریاچه به طور ناگهانی فروکش کرد و علی‌رغم پیشرفت بیش از 90 درصدی گزارش شده از پروژه‌ها، به بهانه‌های مختلف آب‌های پیش‌بینی‌شده در موعد مقرر به دریاچه نرسیدند. با تغییر دولت، علی‌رغم تمامی وعده‌های داده شده در دوران انتخابات، در آغاز مجدد فرایندهای احیای دریاچه ارومیه تعللی غیر قابل توجیه اتفاق افتاد و حتی کار تا بدان‌جا پیش رفت که زمزمه شروع دوباره پروژه‌های برداشت مضاعف آب از گوشه و کنار به گوش رسید. دریاچه ارومیه‌ای که با تلاش چندین ساله دوباره در مسیر روزهای خوش بود، امروز بار دیگر به شرایط ابتدای دهه 90 و حتی بدتر از آن رسیده است.

نابودی دریاچه ارومیه صرفاً از بین رفتن یک پهنه آبی و مدفون شدن خاطرات چندین نسل که روح و جانشان با این دریاچه گره خورده، نیست. نابودی دریاچه ارومیه شروع یک تراژدی تمام عیار برای سلامت و کشاورزی و اشتغال و اقتصاد و موجودیت منطقه آذربایجان است. مطالعات علمی انجام شده حکایت از آن دارند که با خشک شدن دریاچه، بستر نمکی آن در معرض باد و طوفان قرار گرفته و مولد ریزگردهای نمکی خواهد شد. تیر ماه سال جاری بود که خبرگزاری‌ها، خبر وقوع طوفان‌های نمکی را مخابره کردند و این هشدار بیش از پیش، ملموس‌تر و واقعی‌تر گردید. اما این ریزگردهای نمکی تازه آغاز کار هستند. در مرحله اول، باید منتظر شیوع بیماری‌های مختلف به ویژه بیماری‌های قلبی-عروقی، ریوی و چشمی باشیم که به گواه مطالعات دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز، در دوره خشک شدن دریاچه ارومیه در دهه 90 به اوج خود رسیده بودند و یقیناً هم‌اکنون نیز در حال جولان هستند. نمک برخاسته از دریاچه، اراضی کشاورزی را شور کرده و در مرحله اول میزان تولیدات آن را کاهش خواهد داد و در مراحل بعدی، اراضی را به درجه شوری کامل و عدم قابلیت کشت خواهد رساند. نابودی کشاورزی یعنی اختلال در تأمین غذا و نابودی مشاغل وابسته به آن و این یعنی نابودی اقتصاد و بروز تبعات اجتماعی. حیوانات اهلی و وحشی نیز از گزند غبار در امان نخواهند بود و صنعت دام‌داری و دام‌پروری به طور جدی از شیوع بیماری‌های دامی متأثیر از گردوغبار نمکی، متضرر خواهد شد. به بیان ساده‌تر، خشک شدن دریاچه ارومیه نقطه آغاز یک دومینوی نابودگر است که می‌تواند به مهاجرت‌های عظیم مردمی که سلامتی خود را از دست داده و یا در تأمین معیشت خود دچار چالش هستند، بیانجامد و این یعنی تسری پیدا کردن مشکلات به سایر نقاط کشور و آسیب دیدن مبدأ و مقصد مهاجرت.

در منظر افکارعمومی سئوالات مهمی مطرح است و حزب اتحاد ملت پاسخگویی و شفاف سازی را در این زمینه ضروری می داند.

پرسش نخست : آیا خشک شدن دریاچه ارومیه قابل پیش‌بینی و پیش‌گیری بود؟

یقیناً بله. گواه این پاسخ، مجموعه مکاتباتی است که در همه این سال‌ها میان دستگاه‌های اجرایی رد و بدل می‌شده است. واقعیت این است که افت تراز دریاچه ارومیه از هیچ نگاهی پنهان نبوده ولی اولویت کار، نه محیط‌زیست بلکه تأمین آب برای سایر مصارف و توسعه‌ آن‌ها بوده است. البته توسعه رخ داده، نمونه‌ای بارز از توسعه ناپایدار بوده و همین هم موجب شده که امروز همان توسعه ناپایدار، به دشمن خود بدل شده و نابودی خودش را به دنبال داشته باشد. باید پذیرفت که سازمان حفاظت محیط‌زیست به عنوان متولی قانونی دریاچه و به عبارت بهتر نماینده دریاچه ارومیه، در استیفای حق دریاچه منفعل عمل نموده و منافع جزیره‌ای وزارتخانه‌های نیرو و جهاد که یکی به واسطه فروش آب و دیگری به واسطه استفاده از آب ذی‌نفع بوده‌اند، بر منافع دریاچه ارومیه ارجحیت داشته است.

پرسش دوم:مسئله اصلی در ایجاد و تداوم بحران کنونی چیست؟

به گمان ما مسئله اصلی، نبود اراده است. دریاچه ارومیه نیازمند حامی مقتدری است که بتواند حقابه به غارت رفته‌اش را به آن بازگرداند. مشکل این جاست که این حقابه اکنون در بخشی مصرف می‌شود که معیشت بخش قابل توجهی از مردم به آن وابسته شده است. راهکار اصولی آن است که مدیریت بهینه مصرف آب در بخش کشاورزی در دستور کار قرار گرفته و با بهره‌گیری از تکنولوژی، ضمن مصرف آب کم‌تر، تولیدات کشاورزی را افزایش دهیم. به این ترتیب هم آب صرفه‌جویی‌شده به سمت دریاچه روانه می‌شود و هم در وضعیت اقتصادی کشاورزان بهبود حاصل می‌شود. فعال‌سازی زنجیره‌های ارزش محصولات نیز راهکار کارگشایی است؛ بدین معنی که از محصولات کشاورزی را به جای خام‌فروشی وارد چرخه‌های فرآوری نماییم تا ارزش افزوده حاصل نیز عاید کشاورزان شود. همه این‌ها، نیازمند عنصری بالادستی است که اختیارات و امکانات لازم را داشته باشد و این عنصر، دولت است. اراده مستحکم برای احیای دریاچه، موتور محرکی خواهد بود که می‌‎تواند همه اقدامات را برای رسیدن به هدف احیای دریاچه ارومیه، بسیج نماید.

پرسش سوم:آیا اقدامات دولت در حال حاضر کفایت و جامعیت لازم را دارد؟

متأسفانه اقدام دولت در کاهش قدرت دبیرخانه کارگروه ملّی نجات دریاچه ارومیه و انتقال آن به استان آذربایجان غربی، موجب شد که رویه اولویت‎‌دهی به مصارف دیگر غیر از محیط‌زیست، دوباره در پیش گرفته شود و عملاً دریاچه ارومیه در پایان صف تخصیص آب قرار داشته باشد. واقعیت این است که پس از بهره‌برداری از پروژه‌های سخت‌افزاری نجات دریاچه ارومیه (انتقال آب مازاد حوضه آبریز کلاس به دریاچه ارومیه و انتقال پساب تصفیه‌شده تصفیه‌خانه‌های تبریز و ارومیه به دریاچه ارومیه)، اکنون زمان ورود همه‌جانبه به پروژه‌های نرم‌افزاری بود. منظور از پروژه‌های نرم‌افزاری، پروژه‌هایی هستند که جنبه مدیریتی آن‌ها بر جنبه‌های سازه‌ای آن‌ها غلبه دارد و به مدیریت مصارف می‌پردازد. تجربه‌های موفقی هم در دوره قبل شکل گرفته بود که می‌توانست سنگ‌بنای اقدامات امروز باشد؛ از جمله تجربه موفق کاهش 437 میلیون مترمکعبی مصارف آب بدون کاهش تولیدات کشاورزی از محل سدهای ملّی حوضه آبریز که در آن حدود 46 درصد از مصارف بدون ایجاد تغییر در الگوی کشت و صرفاً با جلوگیری از اضافه مصرف، به نفع دریاچه ارومیه بازپس گرفته شد.

پرسش چهارم:نقش و مسئولیت جامعه در سطح ملّی و استانی چیست؟

برای جامعه ملّی و استانی دو نقش می‌توان متصور بود؛ یکی نقش مطالبه‌گری و دیگری نقش یاری‌گری که الحق در تمامی ادوار گذشته و در بزنگاه‌های تاریخی هر دوی این نقش‌ها را به درستی ایفا کرده است. چه در زمان‌های خشک شدن دریاچه که از دریچه مطالبه‌گری وارد شده و در فضای حقیقی و مجازی خواستار احیای دریاچه ارومیه شده‌اند و چه در زمان اجرای پروژه‌های احیاء که با جان و دل از هیچ‌گونه مساعدتی دریغ نکرده‌اند. نباید فراموش کنیم که خرد جمعی جامعه اگر به این باور قلبی برسد که دولت‌ها با تمام وجود پای کار احیای دریاچه ایستاده‌اند، از بذل هر آن‌چه که در توان دارند، دریغ نخواهند کرد.

اما سخن آخر ...

حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با تأکید دوباره بر توان و ظرفیت زوال‌ناپذیر جامعه ما در پیگیری خواسته‌های بنیادین خود، معتقد است که اصلاح فوری و جدی در رویه مدیریتی دریاچه ارومیه امری ضروری است. بدون شک اصلاح رویه‌های مدیریتی در قبال دریاچه ارومیه، به مدیریت سایر دریاچه‌ها و تالاب‌های خشک یا در حال خشک شدن کشور نیز تسری پیدا خواهد کرد و منشأ خیر خواهد بود. دولت باید بداند که نحوه برخوردش با چالش امروز دریاچه، مورد قضاوت تاریخ قرار خواهد گرفت و لذا لازم است که با ایجاد اجماع دوباره علمی و اجرایی برای نجات دریاچه ارومیه و برنامه‌ریزی کمّی و قابل سنجش، اسباب و لوازم مورد نیاز برای بازگشت دوباره دریاچه به ریل احیاء را فراهم سازد. حزب اتحاد ملت ایران اسلامی نیز خود را مکلف می‌داند که ضمن احترام به تفاوت‌ در نگرش‌های سیاسی، در امری که با زندگی مردم شریف آذربایجان و کیان ایران گره خورده، تمامی توان خود را به کار گرفته و از هیچ کمکی دریغ ننماید.

این انقلاب هرگز نابود نمی شود

نمی خواهم در دل ها هراس افکنی کنم ، این روش دوستان نیست و کار دشمنان است.

ولی هشدار می دهیم که آمریکا و اروپا با تطمیع کشوری که صلاح نمی بینم نام آن کشور را بیان کنم در پی فروپاشی نظام جمهوری اسلامی می باشند.

از این جهت این نوشته را نمایش می دهیم که نیروهای نظامی ما کاملا هشیار و بیدار و آماده برای مبارزه ای بزرگ با آمریکا باشند.

یک ناو آمریکا نابود شود حساب دست دشمنان خواهد آمد،لذا در صورت کوچکترین تعرضی به خاک میهن عزیز مان باید بصورت برق آسا جواب گستاخی دشمن را بدهیم.

به فضل و رحمت الهی این انقلاب هرگز نابود نمی شود.