برای ظهور باید قدرتمند شد و لحظه ای دست از تلاش نباید کشید ماه را باید تماشا کرد و رفت | ۱۴۰۳/۰۱/۲۲ - ۱۴۰۳/۰۱/۳۱

اسراییل یک در صد قدرت نظامی ایران را در حمله ی اخیر مشاهده کرد

به عمله استکبار نکته ی مهمی را گوشزد می کنیم :

اگر مایل نبودی ایران به اسراییل حمله کند نباید به کنسولگری ایران در سوریه ‌حمله می کردی.

اینکه معتقدی باید پاسخ ایران را با حمله ای به خاک‌ ایران داد باید گفت عصر عصر رسانه ها می باشد ، تمام رسانه های جهان حمله اسراییل به کنسولگری ایران در سوریه را اشتباهی بزرگ از سوی اسراییل دانسته اند ، اما چرا اسراییل به خود اجازه داد دست به این کار غیر قانونی بزند کاملا برای ماروشن است ، حملات متعدد اسراییل به مواضع ایران در سوریه و‌عدم‌پاسخگویی ایران به اسراییل ،عمله استکبار را برآن داشت با خاطری آسوده به کنسولگری ایران در سوریه حمله کند ولی عملیات وعده صادق به اسراییل فهماند که اگر اسراییل پایش را از گلیمش بیشتر دراز کند سیلی خواهد خورد .

ما بی صبرانه منتظر حمله اسراییل به ایران هستیم زیرا این بار حمله دهشتناک‌ تر از حمله قبلی خواهد بود و‌ تنها کار با حمله موشکی به پایان نخواهد رسید بلکه نیروهایی بسیار قوی و‌از جان گذشته وارد خاک اسراییل خواهند شد و‌درگیری خانه به خانه در اسراییل آغاز خواهد شد و زمانی این نیرو ها اسراییل را ترک خواهند کرد که نتانیاهو را دستگیر و‌به ایران منتقل کنند ٫

اسراییل یک در صد قدرت نظامی ایران رادر حمله ی اخیر مشاهده کرد.

کفتارها کمتر کشته می شوند و آنان از کشتگان ارتزاق کرده و می کنند

به سیاستمداران انکلیس می گوییم سیاستمداران گذشته شما دست به یک حماقت بزرگ زده و سرزمین فلسطینی ها را در اختیار صهیونیست ها قرار دادند.

شک نباید کرد پایان ماجرای اسرائیل نابودی کامل سه ایالت متحده ی آمریکا توسط بمباران اتمی و محو کامل اسرائیل خواهد بود شما هیچگاه صدمه نخورده و در این پروسه هولناک صدمه ای نخواهید خورد،چون کفتارها کمتر کشته می شوند و آنان از کشتگان ارتزاق کرده و می کنند.

در صورت حمله اسراییل  به ایران ، پاسخ بسیار کوبنده خواهدبود‌

اسراییل در صورت حمله به ایران که باعث کشتار مردم بی گناه بشود و یا به زیر ساخت های نظامی و اقتصادی ایران آسیبی برساند این بار پاسخ ایران به اسراییل بگونه ای دیگر و بسیار کوبنده خواهد بود .

ده باشی خداوند اندیشه های پاک / داوری بی باک

حمید دباشی بررسی می کند؛ از نازیسم هایدگری تا صهیونیسم هابرماسی

حمله ایران به اسراییل و عکس العمل آمریکا و متحدانش/ "حیوانات انسان‌نما"، نگاه سیاستمداران اروپایی به فلسطینی‌ها

ورشکستگی اخلاقی بیانیه‌ ‌هابرماس ‌در مورد فلسطین، نقطه‌ی ‌عطفی بین تناسبات استعماری فلسفه‌ اروپایی با بقیه‌ جهان است. جهان از خواب کاذب فلسفه‌ نژادمحور اروپایی بیدار شده است. امروز، ما این رهایی را مدیون رنج جهانی مردمانی نظیر ‌فلسطین ‌هستیم که ‌قهرمانی‌ تاریخی آنها و ‌فداکاری‌های ‌طولانی شان سرانجام بربریت عریان در درون بنیاد «تمدن غرب» را بی مصرف کرده است.

گروه اندیشه: دکترحمید دباشی، استاد ادبیات تطبیقی و مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک، در مقاله‌ای که در "میدل ایست آی" از او منتشر شد، با تاکید بر این که «همواره رنج «دیگری» اهمیت ناچیزی داشته» جنگ، غزه را رسوایی غرب در اعمال استانداردهای دوگانه می داند. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این مقاله که در کانال "یک حرف از هزاران" منتشر شد، به نظر می رسد این مقاله، با توجه به شرایط این روزهای ایران و غزه، و شیوه برخورد متفکران، و سیاستمداران با آن، جای تامل بیشتری دارد. دباشی در مقاله خود با طرح سناریویی، ابتدا احتمال بمباران بخش‌های پرجمعیت تل‌آویو را از سوی ایران و متحدانش مطرح می کند و می‌پرسد: ‌ایالات‌متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا، اتحادیه‌ اروپا و ‌بالاخص ‌آلمان در عرض 24 ساعت پس از وقوع این ‌سناریوی ‌خیالی، چه می‌کردند؟ او در پاسخ می‌گوید: «برای اوباشان جنگی ‌ایالات‌متحده، اروپا، استرالیا و کانادا که تماماً حامیان اسرائیل هستند، ما مردمان ‌بی‌پناه ‌جهان، درست مانند فلسطینیان، به‌ حساب ‌نمی‌آییم ‌و به‌رسمیت شناخته ‌نمی‌شویم. این تنها ‌یک ‌واقعیت سیاسی نیست، بلکه مرتبط به فرضیات اخلاقی و جهان فلسفی آن‌چیزی است که نام «غرب» بر خود نهاده است.» او همچنین با نقد شدیدی به هابرماس و دیدگاه های تبعیض آمیز و نژادپرستانه اش می نویسد: «بی‌اعتنایی ‌هابرماس ‌به زندگی ‌فلسطینی‌ها ‌با ‌یک جهان‌بینی ‌گسترده‌تری ‌هماهنگ است که در آن غیراروپاییان ‌انسان به شمار ‌نمی‌آیند، یا «حیوانات ‌انسان‌نما» هستند». از پیش، او یکی از پرشورترین مدافعان تحریم اسرائیل در میان اندیشمندان امریکا و عضو شورای مشورتی کمپین امریکایی تحریم علمی و فرهنگی اسرائیل است. دباشی هم از تحریم دانشگاه‌های اسرائیل و هم از تحریم خود دانشمندان اسرائیلی پشتیبانی کرده است. ترجمه این مقاله از نظرتان می گذرد:

بمباران اسراییل توسط ایران، سوریه و لبنان

تصور کنید ایران، سوریه، لبنان یا ترکیه با حمایت کامل تسلیحاتی و دیپلماتیک از طرف چین و روسیه، قصد و امکانات لازم برای بمباران ‌تل‌آویو ‌را بمدت ‌سه ‌ماه ‌به‌صورت ‌شبانه‌روزی و کشتار ‌ده‌ها ‌هزار ‌اسراییلی، معلولیت افراد ‌بیشمار، ‌بی‌خانمان ‌شدن ‌میلیون‌ها ‌انسان، و تبدیل شهر به تلی از آوار ‌غیر قابل‌سکونت، مانند ‌غزه‌ی ‌امروز را داشتند. تنها برای چند ثانیه تصور کنید که ایران و متحدانش ‌به عمد بخش‌های پرجمعیت تر تل‌آویو، بیمارستان‌ها، کنیسه‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، کتابخانه‌ها، یا ‌در واقع ‌هر مکان پر تراکم شهری را هدف قرار می‌دادند تا از حداکثر تلفات غیرنظامی اطمینان حاصل کنند و به دنیا اعلام می کردند که صرفا بدنبال نتانیاهو و کابینه‌ی جنگی او هستند.... سپس از خود بپرسید که ‌ایالات‌متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا، اتحادیه‌ اروپا و ‌بالاخص ‌آلمان، در عرض بیست و چهار ‌ساعت پس از وقوع این ‌سناریوی ‌خیالی، چه می کردند؟

به عبارت دیگر: گفتگو با حمید دباشی

دکتر حمید دباشی استاد دانشگاه کلمبیا آمریکا

اکنون به واقعیت بازگردید و این حقیقت را ‌موردتوجه ‌قرار دهید که از ‌۷ اکتبر (و چندین دهه قبل تر از این تاریخ) تاکنون متحدان غربی تل‌آویو ‌نه‌تنها ‌شاهد رفتارهای اسراییل با مردم فلسطین بوده‌اند، بلکه تجهیزات نظامی، بمب، مهمات و پوشش های دیپلماتیک نیز برای آن‌ها فراهم کرده‌اند، ‌و در عین حال ‌رسانه‌های آمریکایی توجیهات ایدئولوژیکی برای کشتار و نسل‌کشی فلسطینیان را ارائه کرده‌اند.

سناریوی ‌تخیلی ‌ذکر ‌شده، حتی برای ‌یک ‌روز هم توسط نظم موجود جهانی ‌قابل‌تحمل ‌نخواهد بود. برای اوباشان جنگی ‌ایالات‌متحده، اروپا، استرالیا و کانادا که تماما حامیان اسراییل هستند، ما مردمان ‌بی‌پناه ‌جهان، درست مانند فلسطینیان، به‌ حساب ‌نمی‌آییم ‌و به‌رسمیت شناخته ‌نمی‌شویم. این تنها ‌یک ‌واقعیت سیاسی نیست، بلکه مرتبط به فرضیات اخلاقی و جهان فلسفی آنچیزی است که نام «غرب» بر خود نهاده است.

هیچ‌یک ‌از مایی که در بیرون از این دایره فرضیات اخلاقی اروپایی قرار داریم، در ‌درون جهان ‌فلسفی آنها وجود نداریم. اعراب، ایرانیان، مسلمانان، مردم آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، ما هیچکدام، موجودیت واقعی برای فیلسوفان اروپایی نداریم، جز زمانی که بصورت ‌یک تهدید متافیزیکی دیده میشویم که باید مغلوب و خاموش شود.

از امانوئل کانت و گئورگ ویلهلم فردریش هگل شروع می‌کنیم و با امانوئل ‌لویناس ‌و اسلاوی ‌ژیژک ‌ادامه می‌دهیم، ما موجودات عجیب‌ الخلقه، اشیا بی جان و ‌سوژه های قابل بررسی هستیم که وظیفه‌ رمزگشایی از ما بر عهده مستشرقان گذاشته شده، و بدین ترتیب، کشتار ‌ده‌ها ‌هزار نفر از ما توسط اسراییل یا آمریکا و متحدان ‌اروپاییش، ‌لحظه‌ای ‌درنگ و ‌تأمل ‌در ذهن فیلسوفان اروپایی ایجاد ‌نمی‌کند.

مخاطبان اروپایی هم‌‫قبیله

شما مخاطبان اروپایی تبار اگر شک دارید، تنها نگاهی به فیلسوف برجسته‌ی اروپایی یورگن ‌هابرماس ‌و چند تن از همکارانش بیندازید، که در اقدامی حیرت‌انگیز و با توحشی ‌سنگدلانه، از کشتار فلسطینیان توسط اسراییل حمایت کردند.

پرسش اکنون دیگر این نیست که ما در مورد ‌هابرماس که در حال حاضر ‌94 ‌ساله است، به‌عنوان ‌یک ‌انسان ممکن است چه فکری بکنیم. پرسش اینست که ما درباره‌ی او ‌به‌عنوان ‌یک ‌دانشمند علوم اجتماعی، بعنوان یک فیلسوف و متفکر انتقادی چه فکری میتوانیم داشته باشیم. آیا آنچه او تصور میکند دیگر برای دنیا اهمیتی دارد، اگر که تاکنون داشته است؟


دنیا درباره‌ یکی دیگر از فیلسوفان مشهور آلمانی، مارتین ‌هایدگر، پرسش‌های مشابهی را بخاطر وابستگی‌های مذموم او به نازیسم مطرح کرده است. به نظر من، اکنون باید چنین سؤالاتی را در باره صهیونیسم گرایی خشن ‌هابرماس ‌و ‌عواقب قابل توجه آن که می تواند بر چگونگی درک مجموعه آثار فلسفی او اثر بگذارد، بپرسیم.

اگر ‌هابرماس ‌ذره‌ای فضا در فرضیات اخلاقی خود برای مردمانی مانند مردم فلسطین قائل نیست، آیا هیچ دلیلی وجود دارد تا ما ارزش کل پروژه‌ آثار فلسفی او را مرتبط به بقیه بشریت و فراتر از محدوده مخاطبان اروپایی ‌هم‌ تبار ‌خودش، بدانیم؟ آصف بیات، ‌جامعه‌شناس ‌برجسته ایرانی، در ‌نامه‌ای ‌سرگشاده به ‌هابرماس ‌گفت که سخنان او در مورد وضعیت غزه «با عقایدش در تناقض است».

با تمام احترامی که برای آصف بیات قائلم اما نظر من ‌خلاف ‌او است. من معتقدم که ‌بی‌اعتنایی ‌هابرماس ‌به مرگ ‌و ‌زندگی ‌فلسطینیان ‌کاملاً با حمایت او از صهیونیسم مطابقت دارد. ‌بی‌اعتنایی ‌هابرماس ‌به زندگی ‌فلسطینی‌ها ‌با ‌یک جهان‌بینی ‌گسترده‌تری ‌هماهنگ است که در آن غیراروپاییان ‌انسان به شمار ‌نمی‌آیند، یا «حیوانات ‌انسان‌نما» هستند

این بی‌اعتنایی مطلق نسبت به فلسطینی‌ها عمیقاً در درون فرضیات فلسفی آلمان و اروپا ریشه دارد. باور عمومی اینست که ‌آلمانی‌ها ‌بدلیل احساس گناه بخاطر هولوکاست، تعهدی قوی برای حمایت از اسراییل دارند.اما برای بقیه‌ی جهان، ‌همان‌گونه ‌که در اسنادی که آفریقای جنوبی به دیوان بین‌المللی دادگستری ارائه کرده است، اثبات شده که بین آنچه آلمان در دوران نازی‌ها انجام داد و آنچه اکنون در دوران رژیم صهیونیستی انجام می‌دهد، سازگاری کاملی وجود دارد.

من بر این باورم که مواضع ‌هابرماس ‌با ‌سیاست ‌دولت آلمان برای مشارکت در کشتار فلسطینیان توسط ‌صهیونیست‌ها ‌همسو می باشد. موضع ‌هابرماس ‌همچنین با موضع «چپ آلمانی» که احساسات نژادپرستانه، اسلام‌هراسانه ‌و بیگانه‌ستیزانه ‌را نسبت به اعراب و مسلمانان در سر ‌می‌پروراند ‌و نیز با حمایت ‌همه‌جانبه‌ی ‌آنها از اقدامات ‌نسل‌کشی ‌شهرک‌نشینان ‌اسراییلی، همخوانی دارد.

بر ما ببخشید اگر چنین ‌می‌اندیشیم ‌که آنچه امروز آلمان انجام ‌می‌دهد، ‌نه ‌بخاطر احساس گناه از هولوکاست است، بلکه به‌خاطر حس دلتنگی برای ‌نسل‌کشی ‌است، ‌زیرا همواره در قرن گذشته (نه ‌فقط ‌در صد ‌روز گذشته) از ‌قتل‌عام ‌فلسطینیان توسط اسراییل به صورت افراطی حمایت کرده است.

حمله ایران به اسراییل و عکس العمل آمریکا و متحدانش/


انحطاط اخلاقی در اروپامحوری
اتهام ‌اروپامحوری ‌که دائماً علیه ادراک فیلسوفان اروپایی در باره جهان، مطرح می‌شود، صرفاً مبتنی بر نقص شناختی در نحوه تفکر آنها نیست، بلکه به سبب نمود مستمر از یک انحطاط اخلاقی در تفکر آنها است. در موارد متعددی در گذشته، من به نژادپرستی ‌درمان‌ناپذیر ‌در قلب تفکرات فلسفی اروپایی و مشهورترین نمایندگان آن در عصر حاضر ‌اشاره ‌کرده‌ام. این رذالت اخلاقی ‌یک ‌اشتباه سیاسی صرف و یا ‌یک ‌غفلت ایدئولوژیک نیست. بلکه تباهی اخلاقی در تفکر فلسفی آنها ریشه دوانده است و همین امر سبب شده است تا تفکر آنها به‌ طور ‌درمان‌ناپذیری، یک نوع تفکر ‌قبیله‌ ای ‌باقی بماند.

در اینجا، باید این جملهٔ معروف شاعر پرافتخار اهل مارتینیک، ‌«امه ‌سزر» را تکرار کنیم که می گوید: «بله، بررسی دقیق و بالینی اقدامات هیتلر و ‌هیتلریسم ‌ارزش دارد و ما باید به این طبقه متوسط (اروپایی) ممتاز، انسانگرا و بسیار مسیحی قرن بیستم نشان دهیم که ‌که نادانسته ‌ویژگی‌هایی ‌مشابه هیتلر را در درون خودشان دارند، گویی یک هیتلر در درون آنها ساکن شده است و مانند شیطان در جلد آنها فرو رفته است. این افراد از هیتلر انتقاد می ‌کنند، ‌درحالی‌که ‌دارای ‌ویژگی‌های ‌مشابهی هستند و همین نشان دهنده‌ی تناقض آنها است. ‌در نهایت آنچه این انسانهای طبقه متوسط ‌بخاطر آن نمی‌تواند ‌هیتلر را ببخشند، بواقع جنایت هیتلر، ‌فی نفسه ‌نیست، یا جنایت او علیه بشریت و تحقیر انسان نیست، بلکه جنایت او علیه انسان "سفیدپوست" است و تحقیری که به انسان سفیدپوست روا داشته است. این برای آنها قابل بخشش نیست، چون واقعیت اینست که هیتلر ‌همان روش های ‌استعمارگران اروپایی را که تا آن زمان منحصراً اعمال آنها برای مردم عرب، هند و آفریقا و ... محفوظ بود، ‌بکاربرده ‌است.»

فلسطین امروز امتداد جنایتهای استعماری است که ‌سزر ‌در نقل‌قول بالا بدان اشاره ‌می‌کند. به نظر ‌می‌رسد ‌هابرماس ‌غافل از اینست که حمایت او از کشتار فلسطینیان کاملاً با آنچه اجدادش در نامیبیا در طی نسل‌کشی در ‌هررو ‌و ‌ناما ‌انجام داده اند، مطابقت دارد. فیلسوفان آلمانی چون شترمرغی سر در لاک خود ‌فروبرده‌اند ‌و خود را در توهمات اروپایی ‌شان غرق کرده‌اند ‌و تصور ‌می‌کنند ‌که جهان نیز آنها را ‌آنگونه ‌که واقعا هستند، ‌نمی‌بیند.

درنهایت، به نظر من، ‌هابرماس ‌هیچ‌چیز ‌تعجب‌آور ‌یا متناقضی نگفته است، یا نکرده است. ‌برعکس او کاملاً با تبارگرایی ‌درمان‌ناپذیر ‌شجره‌ فلسفی خود، که به دروغ، حالتی جهان شمولی بخود گرفته، هم‌ساز است. جهان اکنون دیگر به این حس کاذب جهان‌شمولی واقف شده است. فیلسوفانی مانند والنتین-ایو ‌مودیمبه ‌در جمهوری دموکراتیک کنگو، والتر ‌مینیولو ‌یا انریکه ‌دوسل ‌در آرژانتین، یا ‌کوجین ‌کاراتانی ‌در ژاپن، نسبت به ‌هابرماس ‌و امثال او ادعای مشروع‌تری نسبت به ‌جهان شمول بودن ‌دارند.

به نظر من، ورشکستگی اخلاقی بیانیه‌ ‌هابرماس ‌در مورد فلسطین، نقطه‌ی ‌عطفی بین تناسبات استعماری فلسفه‌ اروپایی با بقیه‌ جهان است. جهان از خواب کاذب فلسفه‌ نژادمحور اروپایی بیدار شده است. امروز، ما این رهایی را مدیون رنج جهانی مردمانی نظیر ‌فلسطین ‌هستیم که ‌قهرمانی‌ تاریخی آنها و ‌فداکاری‌های ‌طولانی شان سرانجام بربریت عریان در درون بنیاد «تمدن غرب» را بی مصرف کرده است.

*استاد دانشگاه کلمبیا

اسرائیل متوجه شد که پس از این در صورت تک تازی هایش علیه ایران،  جواب دندان شکنی دریافت خواهد کرد

به آمریکا و اسرائیل می گوییم شما به خوبی از قدرت موشکی ایران مطلع هستید و بهتر از هر کسی می دانید رهبر نجیب و رحیم و مهربان ایران براحتی می توانست دستور دهند ساختمان ریاست جمهوری، سفارت آمریکا و مکان های مهمی را در تل‌آویو و قدس شریف در هم کوبیده شود ولی فرمانده کل قوای ایران مقتدر، بر خلاف شما افراد بی رحم و خبیث، دارای رحم شفقت است و موشک های نقطه زن را دستور دادند بطرف پایگاه نظامی هدایت شوند نه مکان های یاد شده زیرااحتمال کشتار مردم بی گناه می رفتَ

اسرائیل متوجه شد که پس از این در صورت تک تازی هایش علیه ایران، جواب دندان شکنی دریافت خواهد کرد

اسرائیل تنبیه شد

اسرائیل تنبیه شد و در صورت تکرار جنایت از سوی اسرائیل، سیلی های محکم تری بگونه اسرائیل نواخته خواهد شد

مخمس های طارق خراسانی

طارق خراسانی بیش از چهل مخمس سروده است که در تاریخ ادبیات ایران این حجم از سرایش مخمس را هیچ شاعری نداشته است .

در این پست ۲۴ مخمس تقدیم نگاه کاربران عزیز می شود :

بقیه در ادامه نوشته

ادامه نوشته

پهلوانان نوین

منبع : sherepaak.com

بسمه اللطیف
پهلوانان نوین

ما پهلوان و مرد این عصر نوین هستیم
بی هیچ ترس و واهمه آری همین هستیم

با اکتشاف عشق بی شک سربلندیم و
در شوره زار زندگی شورآفرین هستیم

در زیر سرپوشی که پوشیده است روی ما
پوشیده رویان نجیب و مه جبین هستیم

ما روزن نور خدا در چشم توفانیم
چون یاور این مردمان نازنین هستیم

هر چند ما را برده اند از یادها اما
ما ساکن هر کوچه این سرزمین هستیم

در روزگار ابتلای کشور خوبان
گویی بلا انگشتر است و ما نگین هستیم

چون راه در بیراهه تاریخ پیچیده است
ما در مسیر کاروان ها ره نشین هستیم

مهدی شهادت ده که در این برهه حساس
در انتظار ابتکار واپسین هستیم

گر سنگ هم از آسمان بارد نمی جنبیم
چون صاحبان عزم های آهنین هستیم

#مهدی_رستگاری
بیستم اسفند سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
دهم مه ۲۰۲۴ میلادی

دفتر شعر روزگاران

ما باید درس بزرگی به اسراییل بدهیم که تا لحظه نابودی در حافظه اش بماند  

نوع قصاص ازاسراییل توسط ایران می تواند انقلابی بزرگ در جهان اسلام را باعث ‌شود

اسراییل با جنایات اخیر ، خود را یک قدرت مطلقه در منطقه نشان داده است در صورتیکه اسراییل طبل تو‌خالی هم‌ نیست بادبادکی ست که با یک سوزن متلاشی خواهد شد .

ما باید درس بزرگی به اسراییل بدهیم که تا لحظه نابودی در حافظه اش بماند ٫

نتانیاهو ‌باید بفهمد که یک‌ دیکتاتور احمق جنایتکار بی سواد بیش نیست  

از آمریکا هر کس بترسد به کنه این جمله ی امام (ره)پی نبرده است که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و‌دوم‌آنکه خداوند حافظ انقلاب خود می باشد .

به اسراییل رحم نباید کرد که رحم‌به ظالم باعث شرارت بیشتر ظالم خواهد شد .

شک نکنید که اسراییل بسیار شکننده تر از آنچیزی ست که فکرش را می توان کرد .

اسراییل تنها حریف مشتی مردم بی سلاح و مظلوم‌ می تواند باشد اگر در مقابل ایران بایستد بی هیچ شکی نابود خواهد شد .

نتانیاهو‌ باید بفهمد که یک‌ دیکتاتور احمق جنایتکار بی سواد بیش نیست

اسراییل بزودی در خواهد یافت در مقابل ایران عددی نیست 

اسراییل به کنسولگری ایران در سوریه حمله می کند افرادی را به شهادت می رساند آنگاه آمریکا با پر رویی می گوید ایران حق ندارد پاسخ این جنایت را بدهد! عجبا!!

ایران پاسخ این جنایت را خواهد داد و آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند .

اگر اسراییل رااز جنایتی که‌کرده پشیمان نکنیم آنان دامنه ی جنایات خود را گسترش خواهند داد.

سمیعی که پدرش در حزب رستاخیز و از چاکران شاه بود اکنون‌ در خدمت سازمان سیا و‌موساد می باشد سعی می کند با تحلیل های گمراه کننده ایران را از عملیات انتقامی علیه اسراییل باز دارد .

دیگر کارشناسان سیاسی به دستور موساد وسیا در کانال های استکباری تلاش دارند تا ایران را از حمله به اسراییل منصرف کنند .

این شارلاتان ها با اراجیفی که سر هم می کنند می خواهند مسیر تصمیم ایران را تغییر دهند ، جالب است که یکی از این تحلیلگران به ایران پیشنهاد می کند که سفارت اسراییل در آفریقا را مورد هدف قرار دهد!

اسراییل بزودی در خواهد یافت در مقابل ایران عددی نیست

و آخرین کلام  خدا هست

واشنگتن‌پست :

ایران برای ساخت سه بمب اتم ،اورانیوم‌غنی شده دارد

واشنگتن‌تایمز اعتقاد دارد ایران دارای پنج‌ بمب اتم‌است و‌احتمال دارد به ۱۲ عدد برسد

بارها در این وبگاه گفته ایم و باز می گوییم اسراییل عامل نابودی آمریکاست و این حرف ما را دیر یا زود جهانیان باور خواهد کرد و همه به این گفته ایمان خواهند آورد .

آمریکا آخرین دوران ابر قدرتی خود را در جهان پشت سر می گذراند ، شرق بر غرب مغرور و چپاولگر غلبه خواهد کرد .

و آخرین کلام خدا هست

من‌آنم‌که‌رستم‌بود‌پهلوان‌!!

ارتش تا دندان مسلح اسراییل وارد غزه می شود و به راحتی ساختمان های مردم بی دفاع را بر سر آنان آوار می کند این پهلوان پنبه که هیچ قدرتی را در مقابل خود نمی دید تا توانست کودک ، نوجوان ، جوان و افراد سالخورده را به رگبار بست و به شهادت رساند ، بیمارستان ها را بر سر بیماران خراب و‌ فریاد کشید من آنم‌ که رستم‌ بود پهلوان ... به این جنایتکاران ضعیف کش می گوییم فلان نکرده شب دراز است . دیر یا زود جنگ واقعی و‌ تمام عیار شروع خواهد شد آنموقع به شما بزدلان پست فطرت قدرت اسلام را نشان خواهیم داد . اولین سفارتی که باید در قدس مقدس نابود شود سفارت شیطان بزرگ است و‌ روزی آن را با خاک‌ یکسان خواهیم کرد . شک‌نکنید ساختمان نخست وزیری را به تلی از خاک مبدل خواهیم‌کرد و به فضل الهی زمانی فرا خواهد رسید که یک‌صهیونیست در سرزمین مقدس فلسطین وجود نخواهد داشت

ایستادن در مقابل ایران‌پایان‌حکومت اسراییل است

انقلاب شد مردم نترسیدند و آمدند به میدان ، جنگ شد مردم نترسیدند و آمدند به میدان ، تحریم ۴۴ ساله را مردم تحمل کردند انقلاب و امور کشور به دست شما ها افتاد هرجا نیاز به مردم بود مردم آمدند به میدان و حالا به ما بگویید صهیونیست ها چه از شما دیده اند که براحتی جلوی چشم ملت جهان اسلام مسلمان سی و چهار هزار مردم غیر نظامی مظلوم فلسطینی را به شهادت می رسانند و کسی دم بر نمی آورد؟

صهیونیست ها ما را ملتی بزدل و ترسو فرض کرده اند در صورتی که آنان وقتی میدان را خالی از نیروهای جان برکف اسلام می بینند شیر می شوند و‌ زمانی که مانند جنگ سی و سه روزه سیلی محکمی از رزمندگان اسلام‌ می خورند بزدلانه خواستار آتش بس می شوند .

باید اسراییل بشدت تنبیه شود و از محالات است صهیونیست ها جرأت مقابله با ایران را داشته باشند چون خوب می دانند ایستادن در مقابل ایران‌ پایان‌ حکومت آنان است