«مرا خیالِ تو، خود بی خیالِ عالم کرد» 
همـان خیال تو ما را دچـار این غم کرد 

هزار بوسه برایم به ارمغان آرند 
به چشم مستِ تو حاشا ارادتم کم کرد 

چه "بارها "که نهادی به فتنه بر دوشم 
تو شاد رفته و این بار ، پشتِ ما خم کرد 

به حیرتم  زچه حوای من هوایی شد 
بَری زِ عالم و آدم، هوای آدم کرد؟!

به عنکبوتِ نیازش، مبر دلی طارق 
دلم ببُرده و دیدم که پُر ز ماتم کرد 

24بهمن 1391طارق خراسانی