ماه را باید تماشا کرد و رفت

"از صبح بیست‌ویکم بهمن مقاومت در درون نیروی هوایی - در خیابان پیروزی - شدت گرفت و تلاش گارد شاهنشاهی برای شکست دادن آنها به نتیجه‌ای نرسید و مقاومت آنها همچنان ادامه یافت"

شرح بالا صد درصد غلط است و صحیح آن چنین است :

پس از حضور همافران نیروی هوایی در مدرسه علوی و زیارت امام که در جمعه 19 فروردین 1357 رخ داد در عصر همان روز یعنی 19 بهمن 57 گاردی ها به نیروی هوایی یورش بردند و درگیری مسلحانه دو طرف آغاز شد.

ساعت 24 ‌نوزدهم بهمن که گروهی از مردم متوجه جنایت گاردی ها نسبت به همافران شده بودند خود جوش به کوچه ها و خیابانها ریخته و به خاطر آنکه مردم را از خواب بیدار و از آن واقعه مطلع کنند پای به زمین کوبیده و می گفتند :

مردم، چه وقت خواب است، ارتش بر انقلاب است

البته آنان از واژه درانقلاب استفاده می کردند که بنده شعار را ویرایش کرده ام.

صبح شنبه 20 بهمن گاردی ها رفته بودند و مردم (آنان که کارت پایان خدمت داشتند) از همافران اسلحه دریافت می کردند.

تمرد تاریخی انقلابیون از فرمان امام (ره)

ساعت 2 بعدازظهر 20 بهمن 57 توسط یک روحانی سوار بر پژو سفید 504 بود و از سان روف سر خود را بیرون آورده و با بلندگو می گفت حضرت امام اعلام جهاد نداده اند بروید خانه های تان.

چون ما از طریق یک سرباز که در ستاد بزرگ ارتشداران تلفنچی آنجا بود و روی خط رفته و شنیده بود که ساعت 4 صبح 21 بهمن کودتاست ما (انقلابیون امام حسین علیه السلام ) تمرد فرمان امام کرده به خانه ها نرفتیم.

با ماندن ما درصحنه ساعت 4.30 دقیقه بعد از ظهر 20 بهمن 57 حکومت نظامی اعلام شد و متعاقب آن از طرف امام فرمان رسید دقیقا بر خلاف فرمان قبلی بود که مردم به خیابان ها بریزند ، کسی به انقلابیون ملحق نشد و همان حدود سیصد نفری که در میدان امام حسین (ع) مانده بودیم اولین سنگر محکم در حفاظت از جان امام را تشکیل داده بودیم از این فرمان خشنود شدیم.

اولین حمله از کلانتری پنج با یک تانک آغاز شد که آن را انقلابیون به آتش کشیدند و تا صبح 21 بهمن 57 یک نفس انقلابیون جنگیدند و در پایان روز 21 بهمن همه ی مراکز نظامی را فتح کرده بودند.

در 22 بهمن پیروزی نهایی از طریق صدا و سیما اعلام شد.

لطفا تاریخ نویسان این غلط فاحش در مقاله ذیل را اصلاح کنند.

روایتی از 19 بهمن 1357

همافران چگونه به مدرسه علوی آمدند؟ / واکنش رژیم پهلوی به انتشار عکس بیعت همافران با امام خمینی

علی‌محمد بشارتی می‌گوید: «همه وارد مدرسه شدیم. طولی نکشید که حضرت امام در جایگاه ظاهر شدند. ملاحیدر به مجرد مشاهده‌ی امام «ایست خبردار» داد. همه‌ی نظامیان به حضرت امام ادای احترام کردند. آن روز یک روز تاریخی و ماندگار شد. از آن به بعد تلاش رژیم برای مخدوش کردن حضور نظامیان در مدرسه‌ی علوی به جایی نرسید...»

تاریخ انتشار: ۱۱:۵۳ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - 2021February 07

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در واپسین روزهای منتهی به فروپاشی رژیم ستم‌شاهی و درهم شکستن دولت بختیار، دیدار همافران در 19 بهمن 1357 یکی از تاریخی‌ترین دیدارهای امام در مدرسه رفاه رقم خورد. در این دیدار همافران آشکارا پیوستن خود به انقلاب را اعلام کردن و با امام عکس گرفتند. و این زمینه ساز پیوستن ارتش با انقلاب شد.

علی‌محمد بشارتی در کتاب خاطرات خود که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تحت عنوان «عبور از شط شب» منتشر شده است روایت خواندنی از ماجرای بیعت ارتش با امام نقل می‌کند که در ادامه به آن پرداخته شده است.

روز نوزدهم بهمن ماه ۱۳۵۷ یوم‌الله است. چون در آن روز گروه زیادی از عناصر ارتش با حضور در اقامتگاه حضرت امام، با ایشان بیعت کردند و فرماندهی ایشان را پذیرفتند ماجرا از این قرار بود: من آن روز، از خیابان پیروزی به طرف مدرسه‌ی علوی در حرکت بودم که دیدم گروهی از افسران و همافران به صورت راهپیمایی، ولی پراکنده و بی‌نظم همه در خیابان پیروزی راه افتاده، شعارهایی در حمایت از انقلاب اسلامی و رهبری امام سر می‌دادند.

به یکی از افسران که فعال‌تر و پرجنب و جوش‌تر بود، به نام جناب سروان ملاحیدر، گفتم: به کجا می‌روید؟ پاسخ داد: به خیابان انقلاب، برای پیوستن به تظاهرات مردم. گفتم: خوب است نخست با هم به مدرسه‌ی علوی برویم و با امام خمینی دیدار کنیم، سپس به طرف خیابان انقلاب ادامه‌ی طریق دهید. وی پس از مشاوره با تنی چند از دوستان نظامی خود، پیشنهاد مرا پذیرفت و به اتفاق، به مدرسه‌ی علوی رفتیم. پس از طرح علت آمدن افسران با تنی چند از علما، همگی خوشحال شدند. جمع دیگری از نظامیان نیز در آن جا بودند.

ماجرای بیعت ارتش با امام

همه وارد مدرسه شدیم. طولی نکشید که حضرت امام در جایگاه ظاهر شدند. ملاحیدر به مجرد مشاهده‌ی امام «ایست خبردار» داد. همه‌ی نظامیان به حضرت امام ادای احترام کردند. آن روز یک روز تاریخی و ماندگار شد. از آن به بعد تلاش رژیم برای مخدوش کردن حضور نظامیان در مدرسه‌ی علوی به جایی نرسید. رژیم می‌گفت عکس نظامیان که در برابر امام به احترام ایستاده‌اند «مونتاژ» است، ولی این ترفند مؤثر واقع نشد. مردم انقلابی پس از دیدن عکس نظامیان که در حال احترام روبه روی امام بودند و در سطح وسیعی در مطبوعات چاپ شده بود، بشدت خوشحال شدند عکس‌هایی که از این ماجرا در روز بیستم بهمن چاپ شد خیلی‌ها را در تهران و خصوصاً شهرستان‌ها به هیجان آورد. این حرکت آن‌قدر برای رژیم توفنده و وحشتناک بود که اعلام کردند عکس‌ها مونتاژ است؟!! هنوز هم گروهی از سران ارتش که دفاتر خود را هم نمی‌توانستند اداره کنند در خواب خرگوشی به سر می‌بردند.

ماه را باید تما شا کرد و رفت :

(این قرائت از تاریخ انقلاب غلط است)

از صبح بیست‌ویکم بهمن مقاومت در درون نیروی هوایی - در خیابان پیروزی - شدت گرفت و تلاش گارد شاهنشاهی برای شکست دادن آنها به نتیجه‌ای نرسید و مقاومت آنها همچنان ادامه یافت. سران ارتش در حالت بلاتکلیفی و سردرگمی، اعلام حکومت نظامی کردند. اعلام حکومت نظامی آخرین تیر در ترکش رژیم پوسیده شاهنشاهی محسوب می‌شد، اما دیگر دیر شده بود و کار از کار گذشته بود. از یک طرف ارتش به کلی روحیه‌اش را از دست داده بود و از سوی دیگر، همافران نیروی هوایی که با پایگاه‌های نیروی هوایی در سراسر کشور در ارتباط بودند، آنها را به مقاومت و اعتصاب تشویق می‌کردند. هم زمان با محاصره و سرکوب همافران اعتصاب کننده توسط لشگر یکم گارد، عده‌ای از همافران که در اعتصاب نبودند، ولی از اعتصاب کنندگان حمایت می‌کردند، بیرون آمدند و مردم را از وقایع آگاه کردند. مردم هم برای شکستن محاصره وارد عمل شده، در اسلحه خانه‌ها را شکستند و مسلح شدند. از سوی دیگر امام خمینی (ره) نیز با اعلامیه‌ی فوق‌العاده ارزنده و مهم خویش به مردم گفتند که حکومت نظامی را نادیده بگیرند و بدین صورت انقلاب اسلامی به مرز پیروزی رسید.