منبع : sherepaak.com

استاد ابراهیم حاج محمدی

با پای خودت یا به عصا می‌روی ای شیخ؟
رو سوی کجا سر به هوا می‌روی ای شیخ؟

کعبه‌ست اگر مقصدت ای شیخ بزن دور
بد جور، فقط رو به قفا می‌روی ای شیخ

چیست آن که پراند از سرت اینگونه خماری؟
چون نشئه ندانی به کجا می‌روی ای شیخ!

می‌آیی و ما ماتممان رو به فزونی است
سرشارِ نشاطیم تو تا می‌روی ای شیخ

رو دست نخوردیم به والله جز از تو
از مروه چنین سوی صفا می‌روی ای شیخ؟

دم کم نزدی دم به دم از این که تو هم، چون
آنان که《تَحَرَّوْا رَشَدًا》می‌روی ای شیخ

بر خمکده‌ای نقشِ قدم‌هات نیفتاد
تردید نداریم خطا می‌روی ای شیخ

زنهارم اگر می‌دهی از خدعه‌ی ابلیس
خود از پیِ ابلیس چرا می‌روی ای شیخ؟

رسوای زمینی و زمان نزد خلایق
رسواتر از این پیشِ خدا می‌روی ای شیخ

گفتم که نگویی که نگفتم نرو منبر
با جامه‌ی تزویر که وا می‌روی ای شیخ