آنچه جهان اسلام را به ضعف کشانده است عدم توجه اهل مذاهب به آیه :

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ‏

* ترجمه

و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراكنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد كنید، آنگاه كه دشمنان یكدیگر بودید، پس خداوند میان دلهایتان الفت انداخت و در سایه نعمت او برادران یكدیگر شدید، و بر لب پرتگاهى از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد. این گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مى ‏كند، شاید هدایت شوید.

این آیه در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) نازل شده و ربطی به آینده و اتفاقاتی که رخ می دهد نمی تواند باشد به همین دلیل روشن کلیه رهبران مذاهب به این آیه روشن و صریح خداوند توجه نداشته اند و همین امر باعث ایجاد مذاهب بسیاری شده است که این مذاهب تیشه به ریشه ی دین زده اند .

اگر پس از رحلت پیامبر اکرم تفرقه ای پیش نمی آمد و اساس برای همه دین اسلام می،شد بی هیچ شکی اسلام جهان را فتح و جنگ و فتنه و فساد در سیاره بلا زده ی وجود نداشت .

عوامل تضعیف اسلام کثرت مذاهب است و بارها نویسنده بیان داشته مذاهب حکم سرطانی وخیم برای دین را داشته اند و سران ادیان دیگر که به آخرین پیامبر الهی لبیک نگفته و آن را نپذیرفتند از تفرقه ای که مذاهب اسلامی بوجود آورده بودند سوء استفاده را کرده و بزرگترین ضربه را به رویش،و پویش اصل دین اسلام وارد کرده اند .

و متاسفانه پیروان دین اسلام از دیدگاه فقهی و کلامی این دین را به مذاهب گوناگونی تقسیم کرده‌اند که برخی از این مذاهب خود به فرقه‌های مختلف و گاه هر فرقه به انشعاباتی چند تقسیم می‌شود. منظور از دیدگاه فقهی، نوع احکام شرعی پذیرفته و به‌کاررفته در هر مذهب و منظور از دیدگاه کلامی، درجهٔ پذیرش خردگرایی در هر یک از مذهب‌ها است. مذاهب و فرقه‌های اسلامی از لحاظ عقاید، آداب و رسوم و مقتدا به چهار گروه عمده تقسیم می‌شوند:

  1. شیعه
  2. سنی
  3. تصوف
  4. مذاهب شبه‌اسلامی

درصد جمعیت هر یک از مذاهب و فرق اسلامی نسبت‌به جمعیت کل مسلمین البته این آمار شاید بسیار دقیق نباشد

تسنن حنفی (45٪)

تسنن شافعی (28٪)

تسنن مالکی (15٪)

تسنن حنبلی (2٪)

تشیع دوازده امامی (8.5٪)

تشیع زیدی (0.5٪)

تشیع اسماعیلی (0.5٪)

اباضیه (0.5٪)

هفتاد و سه ملت

در متون و کتاب‌های قدیم و یا احادیث و گفته‌های مسلمین شمار فرقه‌های اسلامی را ۷۲ الی ۷۶ و در بیشتر موارد ۷۳ فرقه می‌شمردند و به آن‌ها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد و سه گروه» می‌گفتند. در این متون، فرقه‌های اسلامی به شش گروه رافضیه، خارجیه، جبریه، قدریه، جَهمیه و مرجیه تقسیم می‌شد و برای هر گروه ۱۲ زیرگروه نام برده می‌شد.

ابوالقاسم رازی هفت فرقهٔ دیگر را نیز نام می‌برد به این شرح: کرامیه، هریه، حالیه، باطنیه، اباحیه، براهمیه، اشعریه. در برخی متون اسم فرقه‌های سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، وحدت اسلامی و مجوسیه نیز دیده می‌شود.

گروهی به حافظ عنوان لسان الغیب داده اند و بنده حضرت حافظ شاعر خدا می نامم که به زیبایی می،سراید:

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون‌ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

کدام حقیقت را ندیدند ؟ کاملا مشخص است اشاره حضرت حافظ به آیه وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا می باشد و لاغیر و هر کس غیر از این شعر حافظ را تفسیر کند به راهی اشتباه گام نهاده است.

فرقه زیرگروه‌ها

شیعیه: علویه، ابدیه، شیعیه، اسحاقیه، زیدیه، عباسیه، امامیه، ناوسیه، تناسخیه، لاعنیه، راجعیه، مرتضیه علوی

خارجیه : ازرقیه، ریاضیه، ثعلبیه، جازمیه، خلفیه، کوزیه، کنزیه، معتزله، میمونیه، محکمیه، سراجیه، اخنسیه

جبریه: مضطریه، افعالیه، معیه، تارکیه، بحثیه، متمنیه، کسلانیه، حبیبیه، خوفیه، فکریه، حسبیه، حجتیه

قدریه: احدیه، ثنویه، کیانیه، شیطانیه، شریکیه، وهمیه، رویدیه، ناکسیه، متبریه، قاسطیه، نظامیه، متولفیه

جهمیه : معطلیه، مترابصیه، متراقبیه، واردیه، حرقیه، مخلوقیه، عبریه، فانیه، زنادقیه، لفظیه، قبریه، واقفیه

مرجئه : تارکیه، شائیه، راجیه، شاکیه، نهمیه، عملیه، منقوصیه، مستثنیه، اثریه، مدعیه، مشبهه، حشویه

هفت فرقه: کرامیه، هریه، حالیه، باطنیه، اباحیه، براهمیه، اشعریه

متفرقه: سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، وحدت اسلامی و مجوسیه

تعداد مذاهب

بنابر برخی از احادیث و روایات اسلامی[الف] بنی اسرائیل بر ۷۲فرقه، یهودیان بر ۷۰ یا ۷۱ یا ۷۲ فرقه و مسیحیان بر ۷۱ یا ۷۲فرقه تقسيم شده‌اند و نیز مسلمانان بر ۷۰ و اندی ۷۲ یا ۷۳ فرقه یا به قولی دیگر ۷۲ الی ۷۶ فرقه تقسيم می‌شوند.

لذا می بینیم در تمام ادیان مذاهب فراوانی وجود دارد و این تعدد مذهب فقط در اسلام نیست و از اینجا به یک‌نکته ی مهم پی می بریم که پس از ظهور پیامبران الهی برخی گروه ها بنا به عدم شناخت دین ناخواسته با ایجاد مذهب سعی داشته اند دین را کمرنگ و عقاید و رفتار خود را پررنگ جلوه دهند که عمده این اشتباهات فاحش برای کسب قدرت و ثروت بوده است نه برای اعتلا و حفاظت از دین .

به همین خاطر جهان به سمت رشد و تعالی معنوی گام بر نمی دارد و هر روز بر وسعت جنگ و نفاق بین ملل جهان افزوده می گردد .

بسیاری ادیان و مذاهب برخاسته از آن معتقدند فردی ظهور خواهد کرد و عدل و انصاف و معنویت را در جهان حاکم خواهد کرد و نویسنده معتقد است چنین پیشآمدی قطعا رخ خواهد داد.

اما بهائیت: یک گروه دست ساز بیگانه‌ برای اهداف خاص سیاسی بوجود آمده است.

بهائیت فرقه‌ای مذهبی و سیاسی است که در قرن سیزدهم شمسی به دست حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله از پیروان سیدعلی‌محمد شیرازی مؤسس فرقه «بابیه» پدید آمد.

بهائیان مدعی وحدت ادیان‌اند و معتقدند در هر مذهبی شمه‌ای از حقیقت موجود است و بهاءالله مظهر کامل آن حقیقت است. عقاید بهائیت در واقع ترکیبی از سلسله‌ای مطالب و عناصری است که از تصوف و عرفان‌های غیراسلامی گرفته شده است.

آنچه همه مورخان و محققان در تاریخ بابیت و بهائیت بر آن اتفاق‌نظر دارند، استفاده دولت‌های بیگانه از این فرقه در دوره قاجار و پهلوی و وابستگی و سرسپردگی تمام‌عیار رهبران این فرقه به آنهاست.

امام‌خمینی که فرقه بهائیت را فرقه‌ای ساختگی و مولود سیاست‌های استعماری و در خدمت اهداف قدرت‌های استکباری می‌دانست از گذشته آن را ابزار دست اسرائیل شمرده و به مردم و علما درباره این فرقه که در رژیم پهلوی پست‌های حساس را به دست گرفته بود، هشدار داده است.

از همان آغاز تشکیل بهائیت، مردم و بسیاری از شخصیت‌های مذهبی سیاسی و نیز عده زیادی از علما و روحانیان آن دوره به مبارزه علیه بابیت و بهائیت برخاستند. افزون بر مبارزات فردی، به‌تدریج تشکل‌ها و جمعیت‌هایی نیز برای این منظور به وجود آمدند که مهم‌ترین و معروف‌ترین آنها انجمن خیریه حجتیه مهدویه بود.

اطلاع و آگاهی عمیق امام‌ خمینی از تاریخ سیاسی ایران و جهان و نقشه‌ها و دسیسه‌های استعمارگران برای تسلط بر کشورهای اسلامی موجب شده بود تا ایشان خط و ربط بهائیان با قدرت‌های استعماری و خطر آنان را به خوبی بشناسد. از این‌رو، در برابر توطئه‌های بهائیان واکنش نشان می‌داد و غیرت دینی ایشان نادیده گرفتن آنها را برنمی‌تابید.

در سال ۱۳۵۷ با تشدید مخالفت‌ها و اعتراض‌های مردمی علیه رژیم پهلوی، رهبران تشکیلاتی بهائیان احساس خطر کردند و از ایران خارج شدند. پس از پیروزی و دستیابی به اسناد دال بر جاسوسی تشکیلات بهائی برای بیگانگان، گروهی از سران آنان بازداشت و پس از محاکمه به حبس یا اعدام محکوم شدند و هر گونه فعالیت تشکیلاتی آنان در ایران ممنوع اعلام شد.ُ

چاره نجات ادیان از غدد سرطانی مذاهب چیست؟

وحدت ادیان الهی روزی باید صورت پذیرد ، اگر روزی روزگاری بشر به این مهم دست یابد و علمای واقعی ادیان از دل دین نه مذهب دستورات الهی را استخراج و آن را بعنوان اساس اداره معنوی جهان قرار دهند خود به خود تمام مذاهب محو و نابود خواهند شد .

این امر به گفتار ساده می نماید ولی برای عملی کردن آن سال ها و شاید قرن ها دانشمندان ادیان باید تلاش کنند .

و اگر به خواست خداوند قادر و توانا منجی جهان بشریت ظهور کند در کمترین زمان جهان به اوج معنویت پاک و متعالی خواهد رسید .