شما چطور؟
در سفرهام کباب ندارم، شما چطور؟
نوشابه جای آب ندارم، شما چطور؟
شب با خیال تخت، سرم روی بالشست
(با اینکه تخت خواب ندارم) شما چطور؟
پرسیدهای : «حساب ِ تو خالیست یا پُرست؟»
خالیست! چون حساب ندارم. شما چطور؟
استاد نکتههای حکیمانه نیستم
تک جملههای ناب ندارم، شما چطور؟
اسمم نبوده «حاجی» و «آقای محترم»
یا «حضرت» و «جناب» ندارم، شما چطور؟
هرگز به کارهای بدی مثل اختلاس
من قصد ارتکاب ندارم، شما چطور؟
هنگام پخش زندهی اِفشای مُفسدین
اصلاً هم اضطراب ندارم، شما چطور؟
وقتی سؤال میشود از من «شما چطور؟»
من غالباً جواب ندارم... شما چطور؟
✍سیدامیر ساداتموسوی
       + نوشته شده در چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۵ ساعت 0:15 توسط ...
        | 
       
   
 آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
	   آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است