دیدگان مردم آزاده بارانی بود
این غزل تاریخ دارد ، در دوم اردیبهشت 1393 سروده شده است .
باید درود بفرستم به بزرگمرد قوه ی قضاییه که به شدت با مفاسد اقتصادی به مبارزه برخاسته است و همه ی مردم واقفند که در مبارزه با چپاولگران بیت المال از این قوه مقدس مدام خبرهای خوشی داشته ایم.
دیدگان مردم آزاده بارانی بود
قاضی القضات، این رسم مسلمانی بود ؟
تا به کی این کودکان گریه ی شهر بلا
پیش پای خنده تلخی که قربانی بود؟
بغض من با ناله هایم هردو پنهان می دوند
مثلِ اشکِ سرخ آن مردی که پنهانی بود
در حساب ما دو در دو چار آیا می شود ؟
گر شود پاسخ چرا شام پریشانی بود؟
در سکوتم زهرِ تلخی می زند فریاد ها
بربریت را کجا عشقی که ارزانی بود؟
جمله پاک اند و منم آلوده ای در شهرتان
زر شناسان را محک آن رای پایانی بود
آن زر نابی اگر آلوده با مس می شود
دست ناپاکی پی نانی به آسانی بود
شعر طارق را به تفسیر خرد خوانند عشق
در سحر هر بیت آن فرمان یزدانی بود
2 اردیبهشت 1393
طارق خراسانی
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است