آن سان که سیه چاله جهان می بلعد
گردابِ زمانه عاشقان می بلعد

دل بی خبر از غم عزیزانش نیست
گر در برشان رسد غمان می بلعد

اشعارِ ترِ شکوفه های خورشید
تاریخ به بر کشد، زمان می بلعد

موج نگهِ تو مهرِ بی پایان را
هر ذره به رقص، بی امان می بلعد

جانم درِ درگاهِ تو را می بوسد
چندی دگرش بادِ خزان می بلعد

چنگی بزن و ببین چگونه چنگم
گیسوی تو را چرخ زنان می بلعد

بداهه

طارق خراسانی 
18 تیر 1401