نیـک بنگر کـه چه مردانه بـه خون غلتیـدند
عارفانی که ز شب تا به سحر کوشیدند
شـب بـه یلـدای سـتمبارگی اش مـی بالید
که بساطِ شبِ یلدای ستـم برچـیدند
جان سپردند و نهادند همه هستـی خویش
لاله هایی کـه به گلبامِ دعا روئیدند
آنچه عطار به اندیشه گذر داد کنون[1]
سـالکانِ رهِ مقصـود به جان پوئیدند
حافظا، خیز و نگـر همّتِ هـر ذرّه ی عشـق
تا به سر چشمه خورشید چه سان کاویدند! [2]
نه گمان است نه پـندار، که از دولـتِ عشق
ساکنانِ حرم دوسـت خدا را دیدند
از ثری تا به ثـریا هـمه کـوی خطر است
این چـنین راهِ خطر را شـهدا بگزیدند
قلب تاریخ شدن رقصِ جنون می طلبد
بحر خون بود و در آن دست فشان رقصیدند
طارقا خلوت معشوق، نه جای خرد است
گو به عشـاق تو این نکته، اگر پرسیدند
طارق خراسانی
[1] . هفت شـهر عـشق را عـطـار گـشت
ما هـنوز اندر خـم یک کـوچـه ایم
(مولوی)
[2] . ذره را تا نبـود همّـتِ عـالی حافظ
طالبِ چشـمه ی خورشـیدِ درخـشان نشود
(حافظ)
وای بر ملتی که قدر داشته هایش را نداند.
ذلیل خواهد شد ملتی که بندگی بیگانگان را برای لقمه ای نان قبول کند.
نابود خواهد شد کشوری که قدر شهدایش را نداند.
یادمان باشد طلاق خانه برانداز است و طلاق سیاسی هستی برانداز .
در پی شرارت های دشمن ما رنج ها کشیده ایم ، صرفنظر از خیل شهدای بزرگ… 43 سال رنج و در به دری بسیاری از خانواده ها را شاهد بوده ایم فرزندانمان آسیب های جدی دیده اند ، اخلاق به خاک و خون کشیده شده است و حال که پیروز میدان شده ایم و دشمن مأیوس… ای شاعران بزرگ سرزمینم گلبانگ شادی سر دهید نه غمبانگ…
فساد اقتصادی ریشه ی تاریخی در کشور دارد بروید مطالعه کنید.
هر کدام ما به قدرت برسیم بنا به فرهنگ غالب چپاول،آخر دچار درد چپاول می شویم.
بروید در دادگستری های کشور تحقیق کنید که چگونه برادر کلاه خواهر و خواهر کلاه برادرش را برداشته است.
نمی گویم ما شاعران و فرهنگیان صد درصد مقصریم ولی بی تقصیر هم نیستیم.
در کشوری که توهین به بزرگانش فرهنگ شود آن کشور روی آرامش و آسایش را نخواهد دید.
قدر شناسی با تملق گویی فرق دارد.
بیاییم قدر شناس خون شهدای مان باشیم
بیاییم برای رفع چپاول اقتصادی در کشور که یک فرهنگ کثیف شده است چاره ای بیندیشیم.
اگر کار باشد جوانان فاسد نمی شوند.
آن شاعری که سرود:
برو کار می کن مگو چیست کار
که سرمایه ی جاودانی ست کار
او شاعر انقلابی ست .
او کشور و مردمش را دوست داشته .
بیاییم فرهنگ سازی کنیم .
شعرهای آنچنانی سرودن که خون از آن نچکد را ننگ دفتر دانستن تا کی؟
یعنی هر کس بی گدار به میدان بیاید و بی دلیل و برهان فریاد سر دهد او شاعر انقلابی ست؟
شاعر انقلابی کسی ست که فرهنگ سازی کند .
فرهنگ سازی شعور می خواهد .
آنان که فریاد آزادی برای بهزیستی مردم سر می دهند تنها فریادشان برای چپاولگران سالوسِ ریاکار گوش خراش است و صد البته برای آنانکه حقیقت را فدای مصلحت خود و خاندانشان می کنند.
ما نه می توانیم از انقلاب بزرگ خود بگذریم و نه می توانیم اجازه دهیم تا به نام دین و انقلاب و مردم، به دین و انقلاب و مردم ستم شود.
شاعرانِ پاک اینگونه اند.
والسلام