بنده نه یک قرص نانی از رژیم تا به حال دریافت کرده ام و نه حتی بخاطر سال ها خدمت چه در اوان انقلاب و چه در زمان جنگ که دوبارجبهه رفتم گروه و پایه ای گرفتم و هرچه بخواهید به من کم لطفی کردند و گاه غیر مستقیم حتی جاسوس هم مرا خوانده اند.

این ها را گفتم تا برخی حقایق انقلاب اسلامی را بیان کنم.

این روزها می بینم یک روحانی عمامه اش را از سر بر می دارد و می گوید من به نیت اینکه راه مولا را ادامه دهم این عمامه را بر سر گذاشتم و حال که می بینم مملکت چنین و چنان شده و گروهی فساد می کنند عمامه ام را از سر بر میدارم و یا جناب سروش با تاسف تمام از اینکه نابخردان امور کشور را در دست گرفته اند با انقلاب خدا حافظی می کند.

انگار یک گروهی یاوه های دشمنان را باور کرده اند که حکومت رفتنی ست و اینان می خواهند انزجار خود را قبل از سقوط رژیم اعلام تا در حکومت آینده جایی برای خود دست و پا کنند.

ای وای بر این فرهنگ ترس و نا امیدی که سخت در کشور رواج یافته است.

بنده می دانم در پس پرده مذاکرات چه گذشته و خوب می دانم که در حین هر مذاکره ای با آمریکا نا گهان افرادی ترور شده اند که نمی خواهم این مسائل را باز کنم در هر صورت سیاست است و هر طرفی برای خود هدف و برنامه ای دارد.

ما نمی توانیم از تمام پیشرفت های نظامی خود رو نمایی کنیم و نه عاقلانه است و نه به لحاظ سیاسی نظامی کار درستی ست.

ما آنقدر قدرتمند هستیم که آمریکا سهل است اگر تمام کشور های اروپایی هم علیه ما بر خیزند این انقلاب را نمی توانند از بین ببرند.

اگر آقایان کمی صبر بخرج دهند علمای دینی (نه مذهبیون بی سواد و نادان ) کارهای بزرگی در پیش داشته و دولت و سازمان ها را از ریاکاران سالوس دزد و مفسد پاک خواهند کرد و خیلی عمامه ها را از سرها برخواهند داشت وقتی قاضی روحانی خائن و دزد می شود که نویسنده با مدرک و دلیل روشن این ادعا را اثبات می کنم دیگر قوه ی قضائیه جای امنی برای اینگونه آخوندهای فاسد نخواهد بود چرایی آن کاملا روشن است چون ضربه ای که یک آخوند فاسد می تواند به نظام بزند از صدمات آمریکا و اسرائیل به مراتب بیشتر است.

ما تحت تحریم هستیم و راهی را با دانایی تمام آغاز کرده ایم و نتایج آن را ملت ایران بعدها خواهند دید.

این گرانی های سرسام آور هم علتش را باید در قلب بازار ایران جستجو کرد و دولت که خود متشکل از بازاریان و یا حامیان آنان هستند نمی تواند حریف جنایات دانه درشت های بازاری شود.

ما نیاز به یک انقلاب بزرگ داخلی ولی بسیار حساب شده داریم بگونه ای که برای مدتی دولت اداره بازار را با افراد مومن بازاری در دست بگیرد و اطاق بازرگانی نرخ های واقعی کالا ها را اعلام و هر کس فراتر از نرخ های تعیین شده کالایی فروخت بشدت مجازات شود.

از طرفی باید رئیس جمهور دستور دهد وسایل کشاورزی ارزان قیمت خصوصا کمباین و تراکتور های کوچک را از کشورهای دوست وارد و به هیچ وجه نه مالیات و نه عوارض گمرکی باید از اینگونه دستگاه ها و ماشین آلات دریافت کند تا کشاورزان بتوانند لوازم مورد نیاز خود را از طریق جهاد کشاورزی بسیار ارزان تهیه کنند تا قیمت مواد غذایی به علت تولید بیشتر پایین بیاید و برخی قوانین دست و پا گیر که گاه انسان فکر می کند دشمن در کشور برای نابودی کشاورزی با نفوذ خود بوجود آورده است را از بین ببرند.

وزارت جهاد کشاورزی بسیار ضعیف عمل می کند و گاهی شک می کنم که مبادا دشمن در این وزارتخانه نفوذ کرده باشد.

در هرصورت انقلابی صورت گرفته میلیون ها انسان در ایران و در جهان بخاطر حفاظت از این انقلاب شهید شده اند و اگر لحظه ای غفلت کنیم دشمن با تمام نیروهای خبیث خود به انقلاب صدمه خواهند زد.

هشیاری، ایمان، پشتکار، معرفت انقلابی و برنامه ریزی صحیح و کوتاه کردن دست مفسدین و جاهلان از ارکان مهم انقلاب و بازار باعث می شود جامعه از وضعیت اسفناکی که اکنون دچارش شده نجات یابد و فراموش نکنیم صاحبان اصلی انقلاب مردم می باشند و رضایت خدا در رضایت مردم است.