برای ظهور باید قدرتمند شد و لحظه ای دست از تلاش نباید کشید ماه را باید تماشا کرد و رفت | آهو

سلام آهو

 

منبع : sherepaak.com 

فضای بارگهت بس که محفلِ راز است
هنوز بابِ حوائج ، به رویمان باز است
نوای آنکه شفا یافت در حرم جاری ست 
نقاره زن شده در اوج و  نغمه پرداز است! 
هنوز نابِ کلامت به مَرو و نیشابور
به جمع اهلِ مکاتب، شکوهِ اعجاز است
هنوز نغمه ی نغزت به قصرِ عباسی
به عصرِ فقه تعالی ستم بَرانداز است
اگرچه دور ازآن بارِگاهِ احسانم
رمیده مرغِ دلم در حرم به پرواز است
رسانده جان به ضریحت سلام آهو را
چه عاشقانه تو را آهویی در آواز است
ز لطف و مهر تو ای ثامن الحجج ، طارق
به کارگاهِ ادب عاشقی غزل ساز است

خواب رفت

فرا نوشت :

سیدمحمدرضالاهیجی در ایران بسربرده و پزشکی حاذق و جراحی زبر دست است، سال هاست هر دو پای خود را از دست داده و بدین خاطر بازنشسته زود هنگام شده است.

اما این پزشک. متعهد و عاشق بصورت رایگان در بیمارستان ها به امر جراحی مشغول است.

ای کاش بزرگان اهل دل او را به مهرنواخته و این شاعر بزرگ را به ملت ایران معرفی کنند.

این شاهکاری از اوست:

با صدایِ بالِ کفتر یاکریمی خواب رفت

با نوایِ روضه‌خوان صحنِ قدیمی خواب رفت

عشق آمد گُل بچیند از لبانِ شاعرت

در میانِ دودِ اسپندِ نسیمی خواب رفت

باز در نقارخانه پیرِمردی اهلِ دل

با سلامِ ساعتِ هشتِ کریمی خواب رفت

ابری از عرش آمد و بر سنگفرشِ کشورت

اقتباس از گریه کرد و در حریمی خواب رفت

رویِ نبضِ سردِ سرماخورده‌ٔ بغضِ گلو

اشکِ گرمِ دخترِ رز با شمیمی خواب رفت

پابه‌پایِ قلبِ آهو، پابه‌پایِ مرغِ عشق

با دویدن سمتِ تو هر ترس و بیمی خواب رفت

پنجره فولادِ چشمِ خادمان و زائران

با کلام‌ُالله لبخندِ حکیمی خواب رفت

مرگ رفت و رختِ خود کند و برایِ تا ابد

با ضمانت‌نامه‌ و میلِ زعیمی خواب رفت

از دل و جان و جهان و خاطرِ بیمارِ ما

غمزه‌ٔ غم با نگاهِ مستقیمی خواب رفت

بویِ پیراهن نمی‌آید اگر از راهِ دور

پایِ دفتر ذکرِ خیرِ ماه‌سیمی خواب رفت

ـــــــــــــــــــــ
سیدمحمدرضالاهیجی
ـــــــــــــــــــــ
ساکوتی.هند