جهان آفرین بر جهان یار باد ماه را باید تماشا کرد و رفت | ۱۳۹۱/۱۲/۱۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۲۱

تو چه می دانی زِ فـردا؟!  ای پریشـان غم مخور

گر پریشان می شود زلف عروسان، غم مخور

یا خزان زد حاصل سر سبز بستان، غم مخور

می گشاید در خداوندی که درها بسته است

تو چه می دانی زِ فردا؟!  ای پریشان غم مخور

چون مرا غم می رسد یادِ دبستان می کنم

 شادی آن روزگاران در دبستان، غم مخور

 سوزِ سرمای زمستان باعثِ بس بوسه شد

 گرم کن خود را به بوسه در زمستان، غم مخور

تشنه ی یک بوسه هستی ای مه زیبای من؟

 میرسد ای تشنه، فصلِ بوسه باران غم مخور

 زاهدِ زهد ریایی را کسی آدم نکرد

 داستان او شود روزی به پایان غم مخور

 عشق را باید به کلک سر، نوشت و دل سرود

 گر که طارق را زند سر عقلِ نادان، غم مخور

طارق خراسانی

21 اسفند1391

 

 

پلِ نجات

مرد به هنگام خطر باید پلی برای زن و زن باید مادری مهربان

برای فرزندانش باشد.

این حقیقت انکار ناپذیرِ زندگی ست.

تو ز پرچین نگاهت به تماشایم  باش...

 

گاهِ پرواز ،

کنارم که نباشی،

غمِ جانکاهی نیست.

تو ز پرچین نگاهت،

به تماشایم باش...


دست هایش تنِ تنهایی من می بوسید

         

 

عشق می آمد و او بوسه به باران شده بود

                   بـه بیـابـانـی مـن ســوی بیــابـان شـده بود

من هــراســان  که زِ چشـمـان پُـر از بـارانش

                   او زِ تنهـــایی من سـخت پریشــان شده بود

دســت هایش تـنِ تنهـــایی من می بوسـید

                   تار و پودش چه بگویم همگی جان شده بود

سینه ام باز که از شــوق نگاهش سرمست

                  شادمان بود از آن بوسه که مهمان شده بود

           شب شد و ماه زِ خجلت به خراسان ندمید

           تـا بـه بَـر دیــد مرا ماهِ خـراسـان شده بود

                                                      طارق خراسانی                                                                                             

ابریست کوچه کوچه، دل من، خدا کند

ابریست کوچه کوچه، دل من، خدا کند

نم نم، غزل ببارد و توفان به پا کند

حسّی غریب در قلَمَم بغض کرده است

چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند

مضمون داغ و واژه و مقتل بیاوری

شاید که بغض شعر مرا گریه وا کند

با واژه های از رمق افتاده آمدم

می خواست این غزل به شما اقتدا کند

حالا اجازه هست شما را از این به بعد

این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟

مادر! دوباره کودک بی تاب قصه ات

تا اینکه لای لای تو با او چها کند

یادش بخیر مادرم از کودکی مرا

می برد تکیه تکیه که نذر شما کند

یادم نمی رود که مرا فاطمیه ها

می برد با حسین شما آشنا کند

در کوچه های سینه زنی نوحه خوان شدم

تا داغ سینه ی تو مرا مبتلا کند

مادر! دوباره زخم شما را سروده ام

باید غزل دوباره به عهدش وفا کند:

یک شهر، خشم و کینه، در آن کوچه – مانده بود

دست تو را چگونه ز مولا جدا کند

باور نمی کنم که رمق داشت دست تو

مجبور شد که دست علی را رها کند...

تو روی خاک بودی و درگیر خار بود

چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند

نفرین نکن، اجازه بده اشک دیده ات

این خاک معصیت زده را کربلا کند

زخمی که تو نشان علی هم نداده ای

چیزی نمانده سر به روی نیزه وا کند

باید شبانه داغ علی را به خاک برد

نگذار روز، راز تو را برملا کند...

گفتند فاطمیه کدام است؟ کوچه چیست؟

افسانه باشد این همه؛ گفتم خدا کند

با بغض، مردی آمد از این کوچه ها گذشت

می رفت تا برای ظهورش دعا کند

از کوچه ها گذشت ... و باران شروع شد

پایان شعر بود که توفان شروع شد

اردیبهشت ۸۷

منبع:http://www.2to7.blogfa.com

بوســه ای ده کــه دلــــم از غـــمِ ایـام گــرفت

 
بـاز کــن پنـجــــره را، تـا کـــه دلـــــم آب شود

                           حیف از آن پنجره ها نیست که در خـواب شود

زلـفِ پُـــر تاب بیـــاویز تــو بـر شــــانه ی شهر

                            تـا کــه یـک شــهر از آن والـه و بـی تـاب شود

باده خوش ریــز از آن جـامِ دو چشمان به قدح

                            تا بـه میخـــانه چنیـن شیــوه مگــــر باب شود

بوســه ای ده کــه دلــــم از غـــمِ ایـام گــرفت

                            تا بـه شـــادی مگــرم لطـفِ تــو اســباب شود

               گــر بگــیری رخ از ایـن شـــهر، یقین میدانم 

               تا ابــد عشــق در ایـن شــهر کـه نایاب شود
                               
                                           طارق خراسانی

روابط ایران و آمریکا

روابط ایران و آمریکا
پرچم ایالات متحده آمریکا پرچم ایران
Iran USA Locator.png

امریکائیان مغرور هنوز به قدرت معنوی انقلاب اسلامی ایران پی نبرده اند،  نمونه ی آن را می توان در صدر اسلام فراوان دید که گروهی نادان پیامبر عظیم الشأن اسلام و دین او را به باد تمسخر گرفته بودند، تا آنجا که ابوالهب به خود اجازه می دهد به ساحت مقدس نبی اکرم پیامبر گرامی اسلام (ص) بی ادبی و جسارت کند ولی تاریخ چند نکته را به اهل دانش و بینش به زیبایی نشان داد که اولین آن محمد(ص)پیامبر خدا و دوم آنکه اسلام آخرین دین خداست که جهان را فرا خواهد رفت.

ارتباط با امریکا

ارتباط با امریکا به مثابه ارتباط بره با گرگی گرسنه است ، صدام حسین پس از پیدایش انقلاب اسلامی ایران به طرف امریکا رفت اگرچه ارتباط آنان پنهانی و در پسِ پرده صورت گرفته بود اما این صدام بود که فریب خورد و به توصیه شیطان بزرگ به ایران اسلامی حمله کرد ولی عاقبت الامر توسط امریکائیان دستگیر و اعدام شد.

مبارک  نوکری امریکا را به دیده منّت پذیرفته بود و در ماجرای توطئه ی تری جونز در اهانت به قرآن کریم که در لوس آنجلس و در مقابل سفارت مصر صورت گرفت، بازی گردان اصلی به امر موساد و سیا بود تا افکار عمومی جهان را علیه اسلام برانگیخته و امریکا بتواند به ایران حمله ی نظامی خود را آغاز کند که چهار ماه بعد از آن حادثه ی تلخ و ضد دینی، مردم توتس به اذن الهی قیام خود را آغاز و ادامه ی آن دامن مبارک را گرفت، حکومت او ساقط و آن رئیس جمهور پرمدعای احمق را چون حیوانات داخل قفس به دادگاه احضار کردند.

قذافی تا با غرب مراوده ای نداشت با عزت زندگی می کرد و همینکه فریب زرق و برق های غرب را خورد و دست دوستی به سوی آنان دراز کرد از سوی همان غربی ها کشورش به خاک و خون کشیده و او را با خفت دستگیر و به فتل رساندند.

شاه ایران که به نصایح حضرت امام (ره) گوش فرا نداد، پس از سقوط حکومتش  به امریکا آن هم برای درمان به سختی پذیرفته می شود و پس از پرداخت هزینه های سنگینی او را با خانواده اش در تیمارستانی زندانی تا وی را به حکومت اسلامی ایران تحوبل دهند و پس از رایزنی های فراوان دوستان شاه، تصمبم گرفته می شود که در یک عمل جراحی باعث مرگ زود رس آن مزدور قسم خورده ی خود شوند تا شاید با مرگ او گروگان های امریکایی آزاد شوند.

اوباما در پیام نوروزی خود در سال ۱۳۸۸ خطاب به «مردم و رهبران ایران» می گوید:

ایالات متحده مایل است جمهوری اسلامی ایران به جایگاه به حق خود در جامعه بین المللی دست یابد و این حق شماست، اما این حق با مسئولیت‌های واقعی همراه است و نمی‌توان از راه ترور یا اسلحه به چنین جایگاهی دست یافت بلکه راه رسیدن به آن، اقدامات صلح‌آمیزی است که عظمت واقعی ملت و تمدن ایران را به نمایش بگذارد.

 رهبر بیدار دل ایران در جواب وی می فرمایند:

حتی در همین پیام تبریک نیز ملت ایران طرفدار تروریست و دنبال سلاح هسته‌ای خوانـده شـده است. آیا این پیـام تبریک اسـت یا دنباله همان اتهامات؟

مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در اولین روز سال ۱۳۸۸ در جمع زائران حرم علی بن موسی الرضا (ع) درباره حرکات دولت اوباما برای تعامل دیپلماتیک با ایران جهت حل مسائل مورد اختلاف دو کشور، فرمودند: «آن‌ها می‌گویند به سوی ایران دست دراز کرده‌ایم و ما می‌گوییم اگر آمریکا در زیر دستکش مخملی، دستی چدنی را پنهان کرده باشد این اقدام هیچ معنا و ارزشی ندارد.» معظم له در این سخنرانی اظهار داشتند رفتار آمریکا تا این لحظه تغییراتی را که ایران مایل است شاهد آن باشد نداشته است.

جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی که با همتای فرانسوی خود شرکت کرد گفت باراک اوباما رسما اعلام کرده در صورت موافقت رهبر ایران به دنبال مذاکره دوجانبه با این کشور است. وی با اعلام این‌که «ایران کشوری با تاریخی غنی و قابل توجه» است گفت: «من بار دیگر تاکید می کنم ایالات متحده آمریکا جدیت خود را در مذاکره با ایران همراه با رعایت احترام متقابل نشان داده است.»

این مطالب فریبنده از سوی دولتمردان امریکا را نباید جدی گرفت و بدون هیچ شک و شبهه ای قطع رابطه با امریکا بهترین گزینه ی ممکنه برای ما می باشد مگر آنکه کشوری به نام اسراییل در خاورمبانه وجود نداشته باشد.

دو نکته



مشفق کاشانی

                 

ســــال هــا رفـت و ز یـادم نــرود دوسـت هنوز

                             تا چه کـردم کـه مـرا دشمن جان،اوست هنوز

زیـرِ بـارِ غمـت اَر پشــت منِ خســته شـکست

                             به خَــمِ زلــف تــو دل از تـو وفــا جـوسـت هنوز

بـه هـــوای ســــر گیســـوی بلنـدت بگـذشـت

                              عمـــر کــــوتـاه و بـه آزار مَنـَت خـوسـت هنوز

گردش چشم به مستی ز من ای دوست متاب

                               کـه مرا قبــله ی جان آن خَـمِ ابـروست هنوز

بلبـل طبــــع مـن، ای نــو گــل خنــــدان امیــد

                               بـه هــــوای گــل روی تـو سخنگـوسـت هنوز

ســر آزادی ام از دام غـــم عشـــق تـو نیـست

                               که دلم بسـته ی آن حلقه  گیسـوست هنوز

               بـا نگـاهــی دل و دیـن بُــرد زِ "مشفق" زان رو

               دیـده ام فتنـــه ی آن نـرگـس جـادوسـت هنوز

 

مشفق کاشانی

عباس کی‌منش مشهور به مشفق کاشانی (متولد ۱۳۰۴ در کاشان) شاعر ایرانی‌ست.او تحصیلات خود را تا سطح کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران ادامه داد و مدت ۳۷ سال در آموزش و پرورش به‌کار مشغول بود. او هم‌اکنون ریاست هیأت مدیره‌ی انجمن شاعران ایران را به‌عهده دارد.

بی هیچ شکی مشفق کاشانی از زمره شعرای بزرگ و بی ادعای زمانه ی ما و از حافظان و پاسداران پر و پا قرص شعر کهن فارسی است در باره خصوصیات منحصر بفرد اخلاقی او باید گفت مشفق به راستی مشفق و مهربان است، مشفق ، استاد حمید سبزواری ، شادروان حسین لاهوتی و  زنده یاد مهرداد اوستا را می توان چهار دوست شفیق نام بُرد که اکثر اوقات در سفر های استانی و یا مجالس شعر و ادب کنار هم بوده اند.

مشفق خداوند شعر و ادب فارسی ست ، تسلط و احاطه ی او به ادبیات ایران زبانزد خاص و عام است شعر هایش دلنشین ، عاشقانه و عارفانه می باشد وی  از ارادتمندان پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) می باشد و بدین لحاظ اشعار مذهبی و عاشورایی  ایشان بسیار فاخر، گرانبهاء و ماندگار می باشد. 

خداوند بر عمر با عزتش ببقزاید. آمین

آثار

  • «صلای غم» تضمین ۱۲ بند محتشم کاشانی
  • «خاطرات» (سال ۱۳۲۴)
  • «سرود زندگی» (سال ۱۳۴۲)
  • «شراب آفتاب» (سال ۱۳۴۲)
  • «آذرخش» (گزینه اشعار)
  • «آینه خیال» (سال ۱۳۷۲)
  • «بهار سرخ سرود» (سال ۱۳۷۳)
  • «هفت بند التهاب» (سال ۱۳۷۵)
  • «نقشبندان غزل» (سال ۱۳۶۵)
  • «انوار ۱۵خرداد» (سال ۱۳۶۵)
  • «خلوت انس» (سال ۱۳۶۸)
  • تصحیح «دیوان حاج سلیمان صباحی بیدگلی» با همکاری پرتو بیضایی (سال ۱۳۴۰)
  • «مجموعه شعر جنگ»
  • تذکره‌ی شاعران معاصر
  • راز مستان

 

 

وقتی آقایان کودکان را ببرند پارک  برای باری بهتر از این نخواهد شد!!

وقتی آقایان کودکان را ببرند پارک  برای باری بهتر از این نخواهد شد!!

ادامه نوشته

از غم به درآ ، درآ درآ  کرده بهار  

     

       

سال نو مبارک     

      

 از غــــــم بـه درآ ، درآ درآ  کرده بهار      

برخیـز ز جـا، تـو را صــــدا کرده بهار     

از خــانه بیا بــرون، به صحــرا برویم     

      بَه بَه، زِ هُنـر بببن چه هـا کرده بهار             

    طارق خراسانی          

     

      


                    

            تا ۷ فروردین ۱۳۹۲بدرود                  

عشق یعنی مادر

عشق یعنی مادر
هند ، آپارتمانی که در آتش و دود گرفتار شده ، و مادری که برای حفظ جان دختر بچه اش او را از پنجره بیرون نگه می دارد تا با دود ناشی از آتش خفه نشود.
ادامه نوشته

بخــوانید امــا تفـکر کنیـــد!

بخــوانید امــا تفـکر کنیـــد

ادامه نوشته

جنگ در عصر تکتولوژی

جنگ در عصر تکتولوژی

موجودات جایگزین سربازان آمریکایی + تصاویر

درپی عدم تمایل و بحران پوچی و بیماری روانی سربازان آمریکایی برای حضور در میدان‌های جنگ، “ارتش آمریکا” قصد دارد ربات‌های قاتل را جایگزین کمبود نیروی خود در ارتش کند!؟ به گزارش ایران ویج به نقل از باشگاه خبرنگاران، خبرگزاری “آسوشیتدپرس” در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد کهنه سربازان آمریکایی متحمل بیشترین آسیب روحی و روانی در [...]

ادامه نوشته

نقاشی سه بعدی

عكس‌/‌نقاشی سه بعدی دو دانشجوی ایرانی
 
ادامه نوشته

قابل توجه تنبل ها ی بی تحرک

قابل توجه تنبل ها ی بی تحرک 

           

ادامه نوشته

اگه اون بالایی نخواد حتی یه برگ هم از روی درخت به زمین نمی افته


  • اگه اون بالایی نخواد حتی یه برگ هم از روی درخت به زمین نمی افته


ادامه نوشته

به این میگن راننده ...

حرکتی دیدنی از سر کار گذاشتن پلیس

به این میگن راننده ...



هماهنگی ، مدبریت و تمرین

هماهنگی، مدیریت ، تمرین و مهمتر از همه مدیریت پذیری

در یک کار گروهی

ادامه نوشته

پریشان خاطران رفتند درخاک


پریشان خاطران رفتند درخاک

مـرا از خـاک ایشــان آفـریدند

بیا تا فدر یکدیگر بدانیم

با کدام نیرو زندگی آغاز می شود؟


از چهار گوشه ی جهان


نه گاز می خـواد نه بنزین

با ما میای؟!! سـوار شین


اونی که اون بالاست قبلا ناجی خودشو  غرق کرده و داره فکر می کنه

دستی رو بگیره یا نه



از این اتفاقات به وفور در پاکستان و بنگلادش و ... رخ میده ، آیا بار ها ی کامیون خسته شدن یا فریاد کامیون به آسمان بلند شده؟


جوون ... فقط شما دل دارید؟



اینم اقتصاد ریاضتی


منبع  نصاویر : پرشین استار

نقدوبررسی شعرکلاسیک و نو

نقدوبررسی شعرکلاسیک و نو
 
نوشته ی : طارق خراسانی

استفاده از این پست با ذکر نام نویسنده و منبع آزاد است
 
عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد
 
حدود  نود سال پیش  در دي‌ماه 1301 شمسی قمری بود كه نيما يوشيج شعر «افسانه»‌ي خود را سرود و بخش‌هايي از آن در همان زمان در «روزنامه قرن بيستم» به سردبيري «ميرزاده‌ي عشقي» منتشر گرديد و  دقیقاً این اتفاق در زمانی رخ می دهد که قرار است در ۱۳ سال بعد در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۱۴ بخشنامهٔ کشف حجاب جهت تصویب رضاشاه توسط رئیس‌الوزرا به دربار فرستاده  شود تا در آغاز دی‌ماه فرمان اجرای غیر رسمی قانون کشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال گردد. رضا شاه در ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ طی جشن فارغ‌التحصیلی دختران بی‌حجاب در دانشسرای مقدماتی رسماً بر کشف حجاب تاکید کرد.
.
ادامه نوشته

از ازل ايل و تبارم همه عاشق بودند

سید حسن حسینی

آنان که سعدی و حافظ را خاتم شعرای کهن می پندارند و به علت ضعف در سرودن اشغار کلاسیک به شعر نو پناه برده و به شعر کهن بیش از ۷ دهه شب و روز  تازیده و توهین کرده و می کنند این شعر زنده باد سید حسن حسینی را بخوانند تا بدانند که شعر کلاسیک هرگز نمی میرد و همین پنج بیتِ زنده یاد سید حسن حسینی کافی ست که او را نه هم پایه بل فراتر از شعرای کهن دانست. 

شاهد مرگ غم انگيز بهارم چه کنم؟
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟

نيست از هيچ طرف راه برون شد ز شبم
زلف افشان تو گرديده حصارم چه کنم؟

از ازل ايل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته‎ی اين ايل و تبارم چه کنم؟

من کزين فاصله غارت شده‎ی چشم تو ام
چون به ديدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟

يک به يک با مژه‎هايت دل من مشغول است
ميله‎های قفسم را نشمارم چه کنم؟

زنده یاد سید حسن حسینی